محمدعلی وزیری: تاریخ میگوید مردم ایران زمین از دیرباز تاریخ بینش (بزرگمنشی) داشته فرهنگ و آداب و رسوم آنان بر پایه شادی، داد و دهش جشن و رنگارنگ پوشی استوار و با زندگیشان عجین شده بود ولی شوربختانه چند سالی است نگاه (گدامنشانه و صدقهخورپروری) ترویج مییابد.
خدای بزرگ یک دهم ثروت جهان را به این ملک با بازوان و اندیشههای مردان و زنان توانمند و همزیستی و همکاری و همدلی رنگین کمانی از اقوام مذاهب و نژادها ارزانی داشته تا باور (سری در سرها برآوردن و سروری نمودن) در وجودشان نهادینه شود بخصوص اگر اداره ملک به دست و اندیشه مدیرانی با اندیشه، برنامهریز، بزرگاندیشی سینهای گشاده و پر تحمل با بنمایه خردورزی و مروج مناعت طبع اداره میشد.
افسوس که نه این شد گرچه میدانستند ملتی تمدن میسازد و اقتدار دارد که آقایی و بزرگمنشی در او نهادینه کنند ولی افسوس اقتدار را در کوچه دیگر میبینند.
افسوس اهمیت صدا و سیما و رسانههای همسو با آن بعنوان دانشگاه عمومی و خطر پالایش نکردن آن حس نمیشود سالیان بعد پیرامون بیلان آن خواهند گفت: هدر دادن بیتالمال با تولید بغض و حذف بر مبنای تفکرات کوچک و بدتر از آن نفوذ اندیشههای آدمکهای ماسکدار گاه از قبیله نفاق و یا با ظاهر و کلام انقلابی!
بعنوان نمونه به ذوق آن بانو در رپرتاژ خرید با یارانه اخیر و گزارشهای آقای یوسف سلامی… دقت کنید سخنان معاون اول رئیسجمهور، وزرای اقتصادی بعضی نمایندگان و تیتر یکی دو روزنامه و سایتهای خبری پیرامون پرداخت چند تومان یارانه و چند هزار منت و تاثیری که در زندگی مردم داشته نگاه تحلیلی کنید از بزرگی دید و دیدن بزرگی مردم خبری نیست. گریهای خندهدار بر گزارشی که میگفت یارانه اخیر حساب دفتری نسیه مردم را تسویه کرده است نمونه دیگری است.
لطفاً مسئولان و رسانههای تحت امر و تولیدکنندگان محتوای رسانهها مانند مردم شریف و بزرگ ایران بزرگمنش و وسیع بینش باشند. به امید آن روز.