شماره 666گزیده مطالب

نابودی، آینده بافت تاریخی یزد است!

گزیده مطالب شماره 666

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس/ در بند آن مباش که نشنید یا شنید

علی‌اصغر حسینیان- یکی دو سال پیش در جلسه‌ای با حضور رئیس شورای شهر یزد و مدیرکل میراث فرهنگی استان مطالبی را عرض کردم که امیدوارم بتوانم در چند شماره آینده وزین روزنامه آیینه آن مطالب را به استحضار خوانندگان محترم برسانم:

پیرمردها و بانوان سالخورده یزد به خوبی به خاطر دارند: قبل از اینکه مرحوم «آقا» آب لوله‌کشی را به یزد بیاورد و بر سر هر کوی و برزن یک پمپ آب گذاشته شود، مردم، آب آشامیدنی مورد نیاز خودشان را از طریق قنات‌هایی از قبیل قنات‌ الله‌آباد و قنات زارچ که از یزد عبور می‌کرد تامین می‌کردند.
اگر چگونگی آن را خواسته باشید باید به اختصار عرض‌ کنم شبکه‌ای بسیار دقیق در زیر تمام خانه‌های بافت تاریخی یزد حفر شده بود. هر خانه‌ای آب مورد نیاز خود را به افراد زحمت‌کشی که وظیفه «آبکشی» را به عهده داشتند سفارش می‌دادند و آنها آب را به سمت خانه آنان روانه می‌کردند. مقدار آب مورد نیاز آنان را به چاهی در همان خانه که خشک بود و به همین منظور تعبیه شده بود می‌فرستادند و بعد از مسیر قنات بیرون می‌آمدند از در خانه با کسب اجازه وارد می‌شدند به مکانی به نام «چاه خانه» می‌رفتند و با استفاده از طنابی که با لیف خرما بافته می‌شد و به آن «سازو» می‌گفتند و بر روی چرخ چاه نصب شده بود مثلاً 500 دول (دلو) آب را از چاه می‌کشیدند و در منبعی که کنار چاه بود ذخیره می‌کردند.

البته گاهی که معمولاً سالی یکبار و نزدیک عید نوروز بود این آب از طریق شبکه‌ لوله‌های سفالی که داخل هم می‌رفت و ته منبع را به حوض وسط حیاط وصل می‌کرد به حوض خانه که توسط فرزندان خانواده کاملاً شسته شده بود می‌ریختِ حوض پر می‌شد و دوباره چند صد دول آب برای پر کردن منبع کشیده می‌شد.

آب حوض برای شست‌وشو و آب تنی استفاده می‌شد و آب منبع برای شرب و غذا پختن مورد استفاده قرار می‌گرفت.

پس متوجه شدیم که در زیر تمام خانه‌های بافت تاریخی یک شبکه دقیق آبیاری در دل زمین حفر شده که مردمان زحمت‌کشی به‌نام آبکش در این شبکه‌ها ایستاده راه می‌رفتند و آب را به سمت هر خانه‌ای که مورد نیاز بود هدایت می‌کردند.

بعد از این که آب لوله‌کشی برای تمام خانه‌ها کشیده شد این شبکه منسوخ گردید.

طولی نکشید که متاسفانه پدران ما فاضلاب‌های خانه‌ها را به این شبکه آبرسانی قدیمی که اصطلاحاً به آن «پوکه» می‌گفتند وصل کردند و خوشحال بودند که دیگر نیازی نیست افرادی برای خالی کردن چاه فاضلاب‌شان بیایند و دردسر خالی کردن چاه را همه ساله داشته باشند.

حال اجازه دهید این موضوع را عرض کنم که این شبکه پرسود در گذشته امروز دریایی پر از آب راکد و فاضلاب متعفن به وجود آورده است که ستون‌های خانه‌های بافت تاریخی را در خود می‌بلعد!!

سوالی را مطرح می‌کنم:

چرا بافت خشت خام یزد صدها و گاهی هزاران سال باقی‌مانده است و بافت خشت خام شهرهای دیگر باقی نمانده است؟ مگر در شهرهای دیگر ایران از مصالحی غیر از خشت و گل استفاده می‌شده است؟!

پاسخ این سوال و ادامه این مبحث را در شماره آینده آیینه یزد مطالعه فرمایید. سپاس فراوان

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/z6x5Q

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا