شماره 787گزیده مطالب

همسایه طماع؛ گزارشی از 2 قرن خیانت روس‌ها به ایران

گزیده مطالب شماره 787

«انتخاب»: تجربه تاریخی ایران در دوره معاصر آمیخته با رنج و حسرت برای از دست رفتن بخش زیادی از تمامیت ارضی کشور توسط قدرت‌های استعمارگر است. در طول دو قرن گذشته سیاست‌های شوم امپراتوری‌های استعماری بر فضای سیاسی ایران سایه افکنده و روح جمعی ایرانیان را از اقدامات آن‌ها در قبال تعرض به تمامیت ارضی کشور و تصرف و اشغال بخش‌های مهمی از آن آزرده کرده است. موضوعی که در این روز‌ها به شکل اهانت‌های آشکار به تمامیت سرزمینی ایران همچنان ادامه دارد. در میان کشور‌هایی که بیشترین ضربات را بر پیکره سرزمینی ایران وارد کرده‌اند نام یک کشور بیش از همه خودنمایی می‌کند و آن‌هم کشوری نیست به‌جز روسیه که اخیراً در کمتر از شش ماه دو بار به شکل علنی و رسمی در حمایت از امارات علیه تمامیت ارضی ایران موضع‌گیری کرده است.

نگاهی به تاریخ روابط ایران و روسیه نشان می‌دهد که این کشور به‌طورکلی تا پایان فروپاشی شوروی نگاهی توسعه‌طلبانه و تهاجمی به خاک و منابع سرزمینی ایران داشته؛ ولی بعد از دهه 1990 که شوروی فروپاشید و به‌خصوص در دو دهه اخیر نگاهی ابزارگرایانه به روابط با ایران داشته و بیشتر از هر چیزی سعی کرده از فرصت تحریم‌ها استفاده کند و ایران را به‌عنوان یک کارت بازی در راستای منافع خود به کار بگیرد. تاریک‌ترین بخش روابط روسیه با ایران با قرارداد‌های تحمیلی گره‌خورده است که بخش‌های زیادی از خاک ایران را برای همیشه جدا کرده است.

یکی از بدترین قرارداد‌ها بین دو کشور قرارداد گلستان است که در 24 اکتبر 1813 میلادی امضا شد و به‌موجب آن 14 ولایت قفقازی ایران از کشور جدا شد و بخش زیادی از سواحل دریای کاسپین (مازندران) هم از دست ایران خارج شد. به‌عبارت‌دیگر منطقه‌ای به وسعت تقریبی 220 هزار کیلومترمربع از وسعت خاکی و 120 هزار کیلومترمربع از وسعت آبی ایران (از مساحت دریای کاسپین) بر اساس این قرارداد از دست رفت. این وضعیت باعث شد حاکمیت بی‌چون‌وچرای ایران بر دریای کاسپین از بین برود و سهم ایران امروزه به کمتر از 20 درصد برسد؛ اما خسارت این قرارداد فقط منحصر به حاکمیت ایران در دریای کاسپین نشد، بلکه با تصرف گرجستان و جدا شدن آن از ایران که یکی از مناطق ساحلی دریای سیاه محسوب می‌شد 310 کیلومتری ایران در دریای سیاه از بین رفت و کشور ما برای همیشه از ژئوپلیتیک این منطقه حذف شد.

کمتر از دو دهه بعد از عهدنامه گلستان این بار قرارداد ترکمانچای بر ایران تحمیل شد، بر طبق این قرارداد سه ایالت دیگر قفقاز، یعنی ایروان، نخجوان و بخش‌های دیگری از ایران روس‌ها قرار گرفت. بدین ترتیب میان مردم ایران و هم‌وطنان آن‌ها در قفقاز برای همیشه دیوار جدایی کشیده شد و حاکمیت ایران بر دریای کاسپین محدودتر از قبل شد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) گردیدند.

اما عهدنامه گلستان و ترکمانچای پایان دست‌درازی روس‌ها به خاک ایران نبود، چند دهه بعد و در 21 سپتامبر 1881 قرارداد ننگین آخال توسط استعمار روس بر ایران تحمیل شد. این قرارداد که هدف آن تعیین مرز‌های دو کشور محسوب می‌شد عملاً منجر به از دست رفتن خاک ایران در آسیای مرکزی شد که وسعت آن بالغ‌بر 1 میلیون و 226 هزار کیلومترمربع بود و برای همیشه ایران آسیای مرکزی را که نظریه‌پردازان بزرگ به آن هارتلند یا همان قلب زمین می‌گویند از دست داد. سرزمین‌هایی که طی این قرارداد توسط روسیه اشغال شد شامل کشور‌های ترکمنستان و تاجیکستان و بخش‌های از قزاقستان و قرقیزستان و ازبکستان است که شهر‌های تاریخی و تمدنی ایران مانند مرو و خجند و سمرقند و بخارا و خوارزم و خیوه و… را در برمی‌گرفت.

وسعت خاکی که توسط روسیه با قرارداد آخال از ایران جدا بیشتر از کل مساحت فعلی کشور مانند بزرگی مانند مصر و نزدیک به دو برابر مساحت کشور فرانسه است. درمجموع مساحت سرزمین‌هایی که طی سه قرارداد گلستان و ترکمانچای و آخال از ایران توسط روسیه اشغال شد کمی کمتر از مساحت فعلی کشور است. در واقع اگر این مناطق توسط روسیه از ایران جدا نمی‌شد ایران بجای اینکه هم‌اکنون هجدهمین کشور پهناور جهان باشد هشتمین کشور بود. اما جدای از آنچه گفته شد متأسفانه چشم طمع روسیه هرگز از خاک ایران برداشته نشد و شکل تازه‌ای به خود گرفت. یکی از تلخ‌ترین نمود‌های آن در 23 ژوئن 1908 با به توپ بستن مجلس مشروطه توسط کلنل لیاخوف روس رخ نمود که تصویر روسیه را در ذهن جمعی ایرانیان بیش‌ازپیش تاریک کرد.

سه یال بعد از به توپ بستن مجلس و در 1911 برابر با 28 آذر 1290 روسیه به بهانه واهی حضور مورگان شوستر آمریکایی در ایران به ایران اولتیماتوم داد و درحالی‌که ایران اولتیماتوم را پذیرفته بود بازهم از شمال غرب به ایران حمله کرد و با اشغال تبریز دست به کشتار مردم زد و بسیاری از آزادیخواهان و ایران دوستان این شهر را با چوبه داری که به رنگ پرچم روسیه تزئین شده بود اعدام کرد. اقدامات خرابکارانه روسیه علیه ایران همچنان ادامه داشت تا اینکه در جنگ جهانی دوم به همراه انگلستان به اشغال ایران پرداخت، اما بعد از پایان جنگ برخلاف تعهد سه دولت بزرگ و درحالی‌که انگلیس و آمریکا از ایران خارج ‌شده بودند، شوروی از ایران خارج نشد و با دستور شخص استالین شوروی اقدامات تجزیه‌طلبانه در ایران را پیش گرفت که نمونه بارز آن تشکیل فرقه پیشه‌وری و حکومت تجزیه‌طلبانه وی و همچنین حمایت از اقدامات مشابه قاضی محمد در مهاباد بود که البته این‌بار در نهایت با مبارزات خود مردم آذربایجان و تبریز و نیز تدبیر دولت وقت ایران این منطقه آزاد شد و به کشور بازگشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی به سبب شعار نه شرقی نه غربی ایران را از یک متحد غرب به یک کشور غیرمتعهد تبدیل کرد و این برای روسیه بهتر از تداوم حکومت غرب‌گرای پهلوی بود؛ با این‌حال در زمان جنگ عراق علیه ایران شوروی تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین حامیان نظامی و امنیتی صدام شد و تسلیحات روسی نقش بسیار مهمی در تقویت ارتش عراق علیه ایران ایفا کردند. این موارد علاوه بر بدعهدی‌های روسیه در مواردی مانند رأی به تحریم ایران در شورای امنیت و لغو و تعویق قرارداد‌هایی مانند فروش اس 300 و بسیاری موارد دیگر است که باعث شده است، نگاه روسیه به ایران را نتوان به‌جز یک نگاه ابزارگرایانه و استفاده از کارت بازی ایران ارزیابی کرد. این موضوع از زمان انتقال پرونده ایران به شورای امنیت در زمان محمود احمدی‌نژاد که ایران نیاز به حمایت و وتوی روسیه پیدا کرد بسیار بیشتر نمود یافته است.

به همین دلیل است که به گفته دکتر ظریف روسیه در جریان مذاکرات برجام یکی از مخالفان سرسخت توافق هسته‌ای بوده است؛ زیرا با رسیدن به توافق امکان بازی باکارت ایران برای مسکو از بین می‌رفت و یا حداقل بسیار سخت و محدود می‌شد. با این‌حال اگر روسیه درگذشته خود راسا اقدام به تصرف و اشغال خاک ایران می‌کرد به نظر می‌رسد هم‌اکنون در پرتوی نگاه ابزاری این کشور به ایران، مسکو شروع به حاتم‌بخشی از خاک ایران به دیگران کرده است. در تیرماه 1402 روسیه به شکلی عجیب و غیرقابل‌باور و درحالی‌که عده‌ای با توجه به سیاست شرق‌گرایی روسیه محور دولت رئیسی روابط دو کشور را محکم ارزیابی می‌کردند مسکو در اهانتی آشکار از ادعای امارات در مورد جزایر سه‌گانه حمایت کرد. این موضوع با اعتراض افکار عمومی و مقامات و کشوری و لشگری روبرو شد. روسیه هم سعی کرد به نحوی از ایران دلجویی کند، اما وضعیت زمانی بدتر شد که روسیه بار دیگر در 30 آذر 1402 در ششمین نشست همکاری اعراب با روسیه مجدداً اهانت خود را تکرار کرد و از موضع امارات حمایت کرد.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/5yYrO

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا