مسوولیت سکه 10 میلیونی و دلار 21 هزار تومانی، بر عهده دولت روحانی و حکومت ایران است اما بر عهده مذاکره و برجام نیست.
دولتِ گفتگو و مذاکره نمیتواند علیه مذاکره باشد. دولت ضدتحریم نمیتواند به تحریمها خوشآمد بگوید. اینکه برجام وجود دارد و کار میکند یک ناراست بزرگ است.
عصرایران؛ رضا غبیشاوی- محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه یکشنبه (15/4/99) به مجلس رفت و با سخنان تند و توصیفهایی چون ذلیل و دروغگو روبهرو شد. برخی نمایندگان انتقاد کردند که چرا با وجود برجام و مذاکرات 1+5 و… اما سکه به 10 میلیون و دلار به 21 هزار تومان رسیده است؟ قیمت مسکن و خودرو، جهشی رشد کرده و قیمت کالاهای مختلف از جمله موادغذایی چند برابر شده؟
پاسخ ساده است. چون برجام نابود شده.
سوال: اما مقامات دولت و در راس آنها حسن روحانی رئیسجمهوری و ظریف تاکید دارند برجام زنده است و به حیات خود ادامه میدهد. پاسخ: روحانی و ظریف و دولت نمیخواهند قبول کنند برجام به پایان رسیده. یعنی تاثیرگذاری اساسی خود را برای ایران از دست داده و مانع از آسیب دیدن منافع ایرانیها نمیشود. آنها وارد قمار خطرناکی شدهاند تا به هر ترتیب این بیمار مرگ مغزی شده را تا انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا (آبان99) برسانند و با این اقدام شاید در پی شکست ترامپ و پیروزی یک دموکرات (جو بایدن) بتوانند نفس مسیحایی را به برجام برسانند و این توافق را بازگردانند. اما این یک قمار بزرگ است. قماری با هزینه بزرگ ضربه به منافع ایران و ایرانیها.
با خروج ترامپ از برجام در 18 اردیبهشت 97، برجام عملا نابود شد. برجام در اصل توافقی میان تهران و واشنگتن بود و با خروج یک طرف، این توافق بلاموضوع شد. روسیه، چین و اروپا نیز صرفا شاهد توافق بودند. مردم ایران قبل و بعد از برجام را به خاطر دارند. قبل از برجام با تحریمهای شدید و خُردکننده آمریکا و سازمان ملل، صادرات نفت ایران و کسب درآمدهای آن به شکل جدی کاهش یافت. در نتیجه، در سال 90، قیمت دلار از حدود هزار تومان، بیش از سه برابر افزایش یافت (به بیش از 3 هزار تومان رسید). سایر قیمتها در حوزه خودرو، مسکن، انواع کالاها و به ویژه موادغذایی نیز شاهد همین افزایش قیمت بود.
با امضای توافق برجام در 23 تیر 94، اوضاع آرام شد و آب دوباره به جوی بازگشت. صادرات نفت ایران از سرگرفته شد و پولش در اختیار تهران قرار گرفت. تحریمهای خفهکننده ایران، متوقف، تعلیق یا حذف شدند. ایران دوباره نفس کشید. شرکتهای خارجی دوباره برگشتند. خودروهای جدید خارجی دوباره تولید شدند. توتال به عسلویه برگشت. رشد اقتصادی و رونق کسب و کار برگشت. قیمت دلار، سکه و مسکن و خودرو متعادل شد. همه چیز به سمت شرایط عادی پیش میرفت تا اینکه ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز شد و همانگونه که وعده داد از برجام خارج شد. با خروج ترامپ از برجام، عملا این توافق به پایان رسید گرچه در شکل و معنی و با اصرار ایران و اروپا، تنها در فرم و حداقل کارکرد مثبت باقیمانده است. توقف تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه ایران بزرگترین مزیت همین برجام بدون آمریکاست اما با بازگشت تحریمهای آمریکا، این مزیتها به حاشیه رفتهاند.
چرا روحانی و ظریف از پذیرش مرگ برجام، خودداری میکنند و این اشتباه بزرگ را مرتکب میشوند؟ چون آنها میدانند برجام، موضوع حیاتی و کلیدی دولت است. بدون برجام، دولت بلاموضوع میشود.
اقدام صحیح این بود که روحانی و دولتش باید جلوی خروج آمریکا از برجام را میگرفتند اما وقتی امریکا از برجام خارج و تحریمها علیه ایران را برگرداند و تلاشهای بعدی نیز با شکست روبهرو شد آنها باید با شرایط جدید خود را تطبیق میدانند. با این واقعیت راهی برای جز استعفا و ترک دولت و استعفای زودهنگام نبود.
ای کاش روحانی استعفا میداد. زیرا دولتِ گفتگو و مذاکره نمیتواند علیه مذاکره باشد. دولت ضدتحریم نمیتواند به تحریمها خوشآمد بگوید.
آیا ادامه کار بدون برجام ممکن است؟ پاسخ: خیر. البته میتوان ادامه داد اما همراه با منفی شدن شاخصهای اصلی اقتصاد.
وقتی در بریتانیا، همهپرسی برگزیت برگزار شد و حامیان خروج از اتحادیه اروپا پیروز شدند؛ دولت وقت (دیوید کامرون) که مخالف برگزیت بود به سرعت از قدرت کنار رفت و جای خود را به دولت جدیدی دارد که حامی برگزیت بود (ترزا می) تا برگزیت را اجرا کند. دولت حامی برگزیت هم بعد از 3 سال وقتی نتوانست توافق مورد رضایت پارلمان را کسب کند استعفا کرد تا دولت بعدی (بوریس جانسون) در کمتر از یکسال، هم برگزیت را اجرایی کند و هم به توافق مقدماتی با اتحادیه اروپا برسد.
در ایران اما با خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت 97، دوباره تحریمها و فشارهای خفهکننده آمریکا علیه ایران و ایرانیان بازگشت. صادرات نفت ایران و بازگشت پول آن متوقف یا سخت شد. تلاش این تحریمها، نزدیک کردن اقتصاد ایران به نابودی است. ایران به تحریمهای قبل از برجام برگشت البته با تحریمهای شدیدتر آمریکا و مجری سختگیرتر.
نه تنها ایران، بلکه هر کشور دیگری در جهان اگر تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار بگیرد؛ اگر درآمد کشور محدود شود؛ اگر اقتصاد تحت فشار جدی و خُردکننده قرار بگیرد؛ اگر صادرات و واردات با محدودیت شدید و هزینهزا روبهرو شود اگر سرمایهگذاریهای خارجی منع شود قطعا شرایط خوبی نخواهد داشت و نتیجه آن میشود افزایش قیمت دلار، کاهش ارزش پول ملی، تورم و بقیه آمارها و شاخصهای اقتصادی منفی.
اینکه برجام وجود دارد و کار میکند یک ناراست بزرگ است که روحانی و ظریف به مردم ایران میگویند و خود و منافع ایرانیان را قربانی آن میکنند.
اگر هماکنون سکه و دلار با 10 میلیون و 21 هزار تومان رکورد میزنند نتیجه گفتگو و مذاکره نیست بلکه نتیجه عدم گفتگو و خودداری از مذاکره است. نتیجه عدم توافق و مرگ عملی برجام پس از خروج آمریکاست.
مسوولیت سکه 10 میلیونی و دلار 21 هزار تومانی، بر عهده دولت روحانی و حکومت ایران است اما بر عهده مذاکره و برجام نیست.
راهحل فعلی چیست؟ استعفای سریع دولت، برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، اصلاح قانون اساسی و اجرای تغییرات اساسی.
اینکه چرا ایران به مسیر برجام کشیده شد؟ چرا در برجام رفتارهای ایران متناقض بود؟ چرا ایران نتوانست مانع از خروج ترامپ از برجام شود؟ چرا ایران نتوانست خروج ترامپ از برجام را پیشبینی و فکری کند؟ چرا امریکا از برجام خارج شد؟ و دیگر چراها خود نیازمند مطالب مفصل و جداگانه دیگری است.