حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصافنیوز قرار داده است، دربارهی شعار «زن، زندگی، آزادی» نوشت:
مردم ایران از معدود ملتهایی هستند که سابقه کهن توحید و یکتاپرستی در تاریخشان درخشان است. از «زرتشت» دعوتکننده به اهورامزدای پاک سرشت در صدها سال قبل از میلاد مسیح، تا «کوروش»، همان «ذیالقرنین» قرآن که خدماتش به انسان، فخر بشریت است و هنوز هم منشورش به عنوان یکی از افتخارات بشریت عرضه میشود. تا اسطورههایی همچون «کاوه آهنگر»، «آرش کمانگیر»، «گردآفرید» و…
از نکتههای بسیار جالب در حرکت اعتراضی اخیر، همگونی و همسویی بینظیری است که حاصل شده و خود نشانه دست غیب خدا در پس این حرکت شورانگیز میباشد. وقتی بیانیه و سخنان یک عالم حوزوی، یک حزب سیاسی، یک متفکر دانشگاهی، یک تشکل دانشجویی و یک جمع دبیرستانی را باهم قیاس میکنی؛ میبینی محورها و اصول کلام همه یکی است و همگی بر تقاضاهای همسانی اصرار میورزند بدون این که هیچ سازمانی آنان را همسو کرده باشد! جالب اینجاست که شعار محوریای که تابلوی جهانی این حرکت شورانگیز شده: «زن، زندگی، آزادی» است. شاید گروهی گمان کنند این شعار هیچ عمق و سویی ندارد و صرفا یک شعار مثلا فمنیستی است ولی به نظر حقیر این شعار توسط هرکس که مطرح شده و رواج یافته، خواه آگاه بوده یا نه، ولی عنایتی فوق مادی و ماورایی در پس آن دیده میشود زیرا دقیقا ریشه در فرهنگ کهن توحیدی این سرزمین و در قرآن و سنتی دارد که چهارده قرن است این مردم بدان دل دادهاند.
1- «زن» همان مظلومی که از روز اول خلقت توسط خودکامکان مظلوم واقع شد. به بیان صریح قرآن خداوند آدم و حوا را آفرید و در بهشت مکان داد و به آنان هشدار داد که شیطان، دشمنشان است و مبادا آنان را گمراه کند. شیطان هم از در خیرخواهی و نصیحت وارد شد و آن دو را به خوردن از درخت ممنوعه تشویق کرد تا به حیات جاودان و ملکوت جهان برسند و آن دو لغزیدند و خوردند و از بهشت رانده شدند! بعد هم توبه کردند و خدا راه بازگشت به همان قرب و ملکوتی که از آنجا رانده شده بودند، را بدانان نشان داد. (اعراف/24-19) ولی «خودکامگان تحریفگر ادیان» گناه را به گردن «زن» انداختند که چون در عقل ضعیف بود، شیطان از طریق او آدم را به گمراهی کشاند و…؛ بعد هم در طول تاریخ هرچه توانستند به جنس زن ستم روا داشتند که قرآن فرازهایی از آن را بیان میکند: زن را که خوش نداشتند، برای خدا میخواستند و ملائکه را بهنام زنان، یاد میکردند و ولی مرد و ذکور و پسر بودن را برای خود میپسندیدند و میگفتند زن فقط به زر و زیور مشغول است و در دعوا توان بیان و دفاع منطقی و عقلی ندارد و… (زخرف/ 19-16 و نحل/60-57)
2- «زندگی»؛ متأسفانه در طول تاریخ ارباب ادیان بیشتر هم از روی قصد و غرض و گاهی بدفهمی زندگی و دنیا را در مقابل آخرت قرار دادهاند و به بهانه تأمین سعادت آخرت، زندگی دنیایی انسانها را تباه کردهاند در حالی که دین حقیقی زندگی و دنیا را مزرعه آخرت میداند (عوالی اللئالی 1/267) و با آبادی مزرعه دنیا است که سعادت آخرت به دست میآید و بدین جهت خدا انسان را مأموریت «آبادانی» زمینی داده که «مام» اوست: «أَنْشَأَکمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمْ فیها» (هود/61) (او شما را از زمین پدید آورد و به آبادانی آن گماشت). آری تحریفگرانی که به بهانه آخرتگرایی و…، دنیای مردم را تباه کردهاند امروز مخاطب این شعارند که ما خواستار دنیای آبادیم زیرا در دنیای آباد میتوانیم آخرتمان را آباد کنیم.
3- «آزادی»، در طول تاریخ خواستهاند شعار «آزادی» خواهی را تحریف کرده و آن را به بیقیدی و «یله و رها بودن حیوانی» تفسیر کنند و «برهنگی حیوانی» را مصداقی برای آزادی بشمرند تا بدینوسیله مردم دیندار را از سردهندگان شعار «آزادی» متنفر سازند. قابل انکار نیست که این معنا از آزادی همان معنایی است که شیطان برای آدم و حوا مطرح کرد و آنان را به خوردن از درخت ممنوعه واداشت تا آزاد از همه قیود انسانی و مانند حیوانات، برهنه شوند ولی آدم و حوا به طبع انسانی خود به سرعت با توسل به برگ درختان، خود را پوشاندند (اعراف/22 و طه/121). آری برخلاف خواست تحریفگران منظور از «آزادی» در همه حرکتهای سیاسی، آزادی از تحمیل، اجبار و محدودیتهای قدرت ساخته است تا همگان در چارچوب قانون ناشی از اراده و خواست مردم موحّد و خداخواه، بتوانند آزادانه و مختارانه مدارج کمال انسانی را طی کنند. امید که شعار معنادار «زن، زندگی، آزادی» در این برهه تاریخ به تحقق برسد.