شماره 604گزیده مطالب

دستگاه قضا برای آن است که حقوق مردم را بستاند

گزیده مطالب شماره 604

گزیده
  • سرعت عمل رییس قوه قضاییه در تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و اقدام عملی بر پایه نتایج تحقیقات، ستودنی است چرا که اگر قرار باشد تنها کمیته‌ای تشکیل شود و به نتیجه خاصی نینجامد مشکلی را حل نمی‌کند. جا دارد در قوه مجریه نیز کمیته‌های حقیقت‌یابی که پیش‌تر تشکیل شده ‌بود نتیجه را اعلام کنند و اگر پی‌گیری بعدی را دستگاه‌های دیگر باید انجام دهند از آنها بخواهند.

سرعت عمل رییس قوه قضاییه در تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و اقدام عملی بر پایه نتایج تحقیقات، ستودنی است چرا که اگر قرار باشد تنها کمیته‌ای تشکیل شود و به نتیجه خاصی نینجامد مشکلی را حل نمی‌کند. جا دارد در قوه مجریه نیز کمیته‌های حقیقت‌یابی که پیش‌تر تشکیل شده ‌بود نتیجه را اعلام کنند و اگر پی‌گیری بعدی را دستگاه‌های دیگر باید انجام دهند از آنها بخواهند.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «جابه‌جایی مدیرکل زندان‌های تهران» و برکناری رییس زندان فشافویه به خاطر موضوع قتل «علیرضا شیر محمد علی» در این زندان، یک خبر امیدوارکننده برای خواستاران تحول در دستگاه قضایی و به نسبت خبری التیام‌بخش برای خانواده زندانی مقتول است.
جنبه التیام‌بخشی قضیه به رغم از دست دادن یک عزیز، روشن است اما چرا می‌توان این اقدام را مصلحانه دانست و از آن استقبال کرد؟

1. این جابه‌جایی که می‌تواند عنوان محترمانه‌ای برای برکناری مدیرکل زندان‌های تهران باشد و نیز برکناری رییس زندان فشافویه در پی تشکیل «کمیته حقیقت‌یابی برای بررسی پرونده قتل شیر محمدعلی» اتفاق افتاده و سخنگوی قوه قضاییه تصریح کرده «در برخورد با تخلفات، تعارف نداریم». بنابراین روشن می‌شود «تخلف»ی صورت پذیرفته و روند برخورد شروع شده است.

از سوی دیگر افکار عمومی عادت کرده بود که کمیته‌های حقیقت‌یاب یا حقیقت را نیابند یا اگر یافتند اعلام نشود. سرعت عمل رییس قوه قضاییه در تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و اقدام عملی بر پایه نتایج تحقیقات، ستودنی است چرا که اگر قرار باشد تنها کمیته‌ای تشکیل شود و به نتیجه خاصی نینجامد مشکلی را حل نمی‌کند. جا دارد در قوه مجریه نیز کمیته‌های حقیقت‌یابی که پیش‌تر تشکیل شده بود نتیجه را اعلام کنند و اگر پی‌گیری بعدی را دستگاه‌های دیگر باید انجام دهند از آنها بخواهند.

2. با این که روشن است برکناری مدیرکل زندان‌ها و انتصاب آقای حیات‌الغیب به جای او ارتباط مستقیم با قتل یک جوان 21 ساله در کمتر از دو دقیقه و به دست دو زندانی شرور داشته اما روابط عمومی سازمان قبل از اظهارنظر صریح سخنگوی قوه قضاییه کوشیده بود موضوع را یک جابه‌جایی عادی توصیف کند که تصمیم آن قبل از قتل گرفته شده بود.
انتظار می‌رود دستگاه‌های روابط عمومی به جای سعی در توجیه و ماندگاری رییس‌شان و خودشان به اعتمادسازی بیندیشند چرا که در مواردی از این دست مقایسه اظهارات با آنچه اتفاق افتاده به سود آنان نیست.

3. آقای رییسی با وعده تحول آمده و شخص رهبری هم در دیدار هفته قوه قضاییه بر این امر تأکید ورزیدند.
دستگاه قضا نیاز به تحول و اعتمادسازی بیشتر دارد و این اقدام می‌تواند یک گام عملی به حساب آید چرا که در ذهن برخی صاحب منصبان این انگاره شکل گرفته که اقدام و تصمیم آنها عین نظام است و از قداستی برخور دارند که هیچ‌کس نباید نقدی متوجه آنان کند.
ریاست زندان یک مقام اجرایی است و عملکرد او باید در معرض دید باشد. نمی‌شود جوانی 21 ساله را صحیح و سالم تحویل زندان بدهند و جنازه او را تحویل بگیرند.

4. علیرضای شیر محمدعلی نه آدم‌کُش بود نه دزد و سارق؛ وی زندانی سیاسی یا امنیتی به حساب می‌آمد و بهتر آن بود که کنار جانیان نگه داشته نمی‌شد تا دو نفر بر سر او بریزند و به قتل برسانندش.
یک محکوم به اعدام از قتلِ بیشتر ابا ندارد و چه بسا امید داشته باشد که به خاطر پرونده جدید مدت دیگری در زندان بماند.
در این فقره اگر راست باشد که درهای زندان باز بوده و دو جنایتکار با مانعی جدی روبه‌رو نبودند ابعاد دیگر هم باید بررسی شود و امیدواریم در گزارش کمیته به این ابهام نیز پاسخ گفته شود.

5. شأن قوه قضاییه اجرای عدالت است. این تلقی که این دستگاه تنها از جنبه امنیتی و حکومتی به جامعه می‌نگرد برخی را دچار سوء‌تفاهم کرده و کاش تدوین‌کنندگان قانون اساسی چه در سال 58 و چه در بازنگری 68 عنوان «عدلیه» را برای آن انتخاب می‌کردند که سوءتفاهم‌های کمتری برمی‌خاست و نگاه‌ها صرفا از بالا و حکومتی نبود.

دستگاه قضا برای آن است که حقوق مردم را بستاند و چه حقی بالاتر از تعیین تکلیف خونی که به ناحق ریخته شده است؟ شعار اولیه انقلاب مشروطه تشکیل پارلمان نبود. تأسیس عدالتخانه بود. در انقلاب اسلامی هم اگر چه «عدالت» یکی از سه شعار اصلی نبود اما چون آن را در جمهوری اسلامی مستتر می‌دیدند و جمهوری اسلامی را جمهوری عدل اسلامی می‌دانستند نمی‌گفتند «عدالت، استقلال، آزادی…» وگرنه خواست اصلی در انقلاب 57 هم عدالت بود. هیچ آرمانی به جذابیت عدالت نیست و حتی آزادی را می‌توان عدالت در توزیع قدرت، اطلاعات و منزلت توصیف کرد. هر گامی برای گسترش احساس عدالت مثبت است و هر حرکتی که مردم را از تحقق عدالت نومید سازد ویران‌گر. شأن دستگاه قضا هم اگرچه شعبه‌ای از حکومت و برای اعمال قدرت و تأمین امنیت است اما در وهله نخست با عدالت توصیف می‌شود. از این روست که برکناری مدیر زندان‌های تهران را فراتر از یک جابه‌جایی اداری ارزیابی می‌کنیم و به عنوان گام عملی و محسوس رییس قوه قضاییه به فال نیک می‌گیریم و منتظر گام‌های بعدی می‌نشینیم و آرزو می‌کنیم قبل از آن که خونی دیگر ریخته شود تحول رخ دهد. نه آن‌که قصاص قبل از جنایت منظور باشد. بلکه با افزایش کنترل درون سیستم قضایی با میدان دادن به رسانه‌ها و نمایندگان برای نظارت و افشا، بی‌بیم برخورد و رد صلاحیت نیز امکان‌پذیر است.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/sLmSG

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا