آرمان ملی- مطهره شفیعی: نکته قابلتامل آنجاست که رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تازگی متوجه جایگاه آرش شده و برای تایید مواضع خودش درباره چین از تیر آرش افسانهها میگوید اما مشخص نیست چرا در سال90 در قبال تخریب مجسمه آرش در ساری سکوت کرد. 11تیر90 انتخاب نوشت: «مجسمههای اسب و اسبسواران ساری، پس از برچیده شدن از یکی از میدانهای قدیمی شهر، تخریب شده و در مکانی مخروبه میان تلی از خاک و سنگ و آشغال و در کنار کامیونهای حمل زباله، به بدترین شکل ممکن رها شدهاند.»
عصر ایران هم نوشت: «چندی پیش مقامات محلی ساری با این بهانه که وجود این مجسمهها در میدان امام، توهین به امام است(!)، مجسمهها را از این میدان برچیدند.» سال 95 بود که سیدجلال امام، مبلغ اسلامی در چین گفته بود: «کار اصلی مغولها برش فرهنگ اسلامی ایرانی به سوی چین بوده است، گفت: زبان فارسی در قرن 12-11 میلادی در اوج بود. بعد از هفتصد- هشتصد سال هنوز وقتی پیرمردهای چین میخواهند نماز بخوانند نیت نمازهایشان را به فارسی میگویند؛ «نیت کردم دو رکعت نماز بگزارم.» البته آنها نمیدانند که به زبان فارسی میگویند چرا چون فقط شنیدهاند و تکرار کردهاند.» سادهباورانه است که ادعا شود مشکلات و موانع ارتباط با چین به سبب جملات فارسی در نماز خواندن آنها نادیده گرفته شود چرا که چین به عنوان یک کشور کمونیست شناخته میشود و نمیتوان اسلام را دین غالب در این کشور پهناور معرفی کرد.
جالب اینجاست که او از کمونیست همچنین تعریف کرده است: «حزب کمونیست چین الگوی منحصر به فرد خود را شکل داده و الگوی اقتصادی پیشرفته و پویا و الگویی عادلانه و منطقیتر از روابط بینالملل را با موفقیت در اختیار جهانیان قرار داده است.» از سوی دیگر دخیل کردن موضوعات دینی در مسائل دیگر از جمله تبادلات اقتصادی و… امری نادرست است چرا که ایران با کشورهایی دارای ارتباط است که اسلام در آنها ناشناخته است اما روابط اقتصادی و سیاسی خوبی با ایران دارند. ظاهرا حدادعادل که سالهاست که به مبلغ چین در کشور تبدیل شده، در این مرحله از نزدیکی دینی برای مستحکم کردن روابط بهره برده است.
واکنش حدادعادل به جوکهای مردم
حداد عادل در واکنش به جوکهایی که مردم برای واژهسازی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی میسازند، گفت: «اینها نوعی از طنز است. علت آن هم این است که نه به سیاست برمیخورد نه به مقدسات!» مثل صادق هدایت که میگفت: «پایاننامه هم واژه شد! آیا کسی به تز دکتری میگوید پایاننامه؟! اما الان میبینیم که خیلی مصطلح است. واژه نو مثل کفش نو میماند. چند روزی پا را میزند اما بعد از آن جا باز میکند.»