- من در مصاحبههای متعددی گفتم که دیپلماسی به معنای تسلیم شدن نیست. زیرا امروز کشوری در دنیا نیست کهاستقلال ایران را به رسمیت نشناسد. پس این محرز است که دولت ایران، دولتی نیست که دستنشانده غرب باشد
محسن صفایی فراهانی: به نظر میرسد که روسیه بیشتر به دنبال آشفتهکردن خاورمیانه باشد و آشفتگی خاورمیانه به نوعی عروسی روسهاست.
متن کامل مصاحبه محسن صفایی فراهانی با خبرنگار جماران پیرامون مسایل خاورمیانه را در ادامه میخوانید؛
باید از قدرت منطقهای ایران در مذاکرات استفاده کرد
ما به جنگ «نه» میگوییم، زیرا آسیب پذیریهای یک جنگ را میدانیم و طرف مقابل نیز نه میگوید برای اینکه آسیبپذیریهای خود را میداند. همه باید این را بدانند که آمریکا اگر به راحتی وارد خاک عراق شد، به همان راحتی نمیتواند وارد ایران شود. اصلاً نباید این طور تصور شود که ایران هم کشوری شبیه عراق است. به نظرم تصورات اشتباهی از وضعیت ایران میشود و اشکال کار اینجاست، ایران یکی از قدرتهای نظامی منطقهای شده است، ولی باور ندارید از این قدرت منطقهای در همه ابعاد میتوانید استفاده نمایید.
باید از این قدرت منطقهای در مذاکرات استفاده کرد؛ حاکمیت باید برای قدرت دیپلماسی خود به همان اندازه قدرت نظامی اهمیت قائل گردد. اگر برای تیم دیپلماسی به اندازه قدرت نظامی خود ارزش قائل میشدند و از آن استفاده میکردند، بیتردید میتوانستند در خاورمیانه حرف اول را بزنند. یعنی ایران در کنار کمکهای مستشاری و پشتیبانی که در افغانستان، عراق و در سوریه برای مقابله با نیروهای افراطی یا همان تروریستها کرد، اگر از دیپلماسی در کنار حضور خود در آن کشورها برای مقابله با گروه هایی که در صدد برهم ریختن منطقه بودند، خوب استفاده میکرد، مطمئناً ایران برنده این وضع بود.ولی با اینکه ایران هزینه زیادی برای مقابله با تروریسم پرداخت نمود، در کنار آن از دیپلماسی استفاده نکرد.
آشفتگی خاورمیانه عروسی روسهاست
به نظر میرسد که روسیه بیشتر به دنبال آشفتهکردن خاورمیانه باشد و آشفتگی خاورمیانه به نوعی عروسی روسهاست. به این دلیل که اگر در خاورمیانه تشنج از این بالاتر رود و صادرات نفت کاملاً مختل شود، اتفاقاتی که میافتد از این قرار خواهد بود که کویت، عربستان، امارات، قطر و بحرین از صحنه خارج شده و تنها جایگزین آنها در منطقه روسیه خواهد بود و اروپا و ژاپن و چین نیز تبدیل به مصرف کننده نفت و گاز این کشور میشوند.
پس باید در ابتدا یک تحلیل سیاسی، اقتصادی دقیق و روشن از شرایط امروز دنیا داشت و بررسی کرد که ایران در کجای این معادلات بینالمللی قرار دارد و مجموعه شرایط در چنین بازاری به نفع کدام کشورها خواهد بود؟ روشن است که در چنین شرایطی حتی اگر قیمت نفت به بالای 120 دلار رود، کشوری بهره خواهد برد که قادر به صادرکردن نفت و گاز باشد و روسیه تنها کشوری در منطقه خواهد بود که میتواند در هر شرایطی نفت و گاز خود را بدون کمترین مشکل صادر کند. پس چین، ژاپن، کره و اروپا که وارد کننده انرژی هستند، هیچکدام از شرایط بحرانی خلیجفارس متنفع نخواهند شد.
آمریکاییها و دوستان نزدیک آنها میدانند، با جنگ چه شرایطی به وجود میآید
باید با نگاهی دقیق بررسی کرد که چرا خاورمیانه در یک دهه اخیر، تبدیل به پرتلاطمترین و پرتنشترین منطقه دنیا شده است. کشورهایی نظیر لیبی، یمن، سوریه، فلسطین اشغالی و عراق درگیر جنگ خانمانسوز بوده اند و افغانستان نیز هنوز به ثبات نرسیده است. در این شرایط، تشنج بیشتر در خلیج فارس به نفع کیست؟ چرا آمریکاییها می گویند دنبال جنگ با ایران نیستند؟ برای اینکه آنها و دوستان نزدیک آنها میدانند دقیقاً چه شرایطی به وجود میآید.
آمریکاییها میدانند که ایران، عراق نیست. ایران کشوری بسیار قوی¬تر و بزرگتر از عراق است، ضمن اینکه تنها ارتباط عراق با خلیج فارس امالقصر و شطالعرب است، اما ایران از آبادان تا گواتر بیش از 2000 کیلومتر ساحل دارد. بنابراین، آمریکا به خوبی میداند اگر قرار باشد جنگی به وجود آید، آن جنگ میتواند دامنگیر همه شود و با اینکه ممکن است به ایران خسارت بسیار سنگینی وارد کند، ولی آنها نیز آسیب فراوانی میبینند. یکی از پیامدهای جنگ این است که 2000 کیلومتر ساحل ناامن در تمام خلیجفارس و دریای عمان به وجود خواهد آمد و بیش از 35درصد انرژی دنیا دچار اختلال جدی می گردد.
استفاده از دیپلماسی به معنای تسلیم شدن یا بازنده شدن نیست
بیتردید آمریکا و غرب به دنبال جنگ نیستند و اینکه چه بلوفهایی میزنند داستان دیگری دارد. سیاستمدار باید در اینجا تشخیص دهد که چه مسائل و آشوبهایی در منطقه وجود داشته و کشور او در کجای معادلات قرار دارد؟در سه سال گذشته این فرصت را داشتند که از اهرمهای خود استفاده کنند و به نظرم هنوز هم این فرصتها کامل از بین نرفته و میتوانند از آنها استفاده نمایند.
من در مصاحبههای متعددی گفتم که دیپلماسی به معنای تسلیم شدن نیست. زیرا امروز کشوری در دنیا نیست کهاستقلال ایران را به رسمیت نشناسد. پس این محرز است که دولت ایران، دولتی نیست که دستنشانده غرب باشد یا بخواهد از دستورات آمریکا تبعیت کند و این مساله در مذاکرات طولانی ایران با غرب که بیش از 15 سال به طول انجامید نیز برای غربیها به خوبی روشن شده است. بنابراین، دلیلی ندارد چنین تصوری ایجاد شود که استفاده از دیپلماسی به معنای تسلیم شدن یا بازنده شدن است.