برنامهریزی مراسم، قبل از فاجعه متروپل آبادان انجام شده بود. با این حال جا داشت بعد از حادثه مرگبار آبادان که کشور در غم و ماتم بود، مراسم را لغو یا به زمان دیگری موکول کنند.
عصرایران- روز پنجشنبه (پنجم خردادماه)، اجتماع «سلام فرمانده» در استادیوم آزادی تهران برگزار شد. در اینباره نکاتی به ذهن متبادر میشود:
1- برنامهریزی مراسم، قبل از فاجعه متروپل آبادان انجام شده بود. با این حال جا داشت بعد از حادثه مرگبار آبادان که کشور در غم و ماتم بود، مراسم را لغو یا به زمان دیگری موکول کنند. مناسبت و مناسک مذهبی خاصی هم مانند نماز عیدفطر نبود که بگویند نمیشود جابجا کرد. این که در گوشهای از کشور، عدهای از هموطنانمان زیر آوار مانده باشند و هر روز جسد بیرون بیاید و خانوادهها با چشمان گریان و دلهای نگران در جستوجوی عزیزانشان باشند و درست همزمان با آن، در پایتخت، عدهای دورهم جمع شوند و آهنگ بزنند و سرود بخوانند و پرچم تکان دهند و دست بزنند و هورا بکشند و بوق بنوازند، نه با فرهنگ ایرانی همخوانی دارد و نه با آموزههای دینی. بیتوجهی مطلق به آنچه در آبادان رخ داد، به هیچ روی شایسته نبود. به راستی آیا برگزاری چنین مراسمی همزمان با روزهای فروریختن پلاسکو در تهران، حتی قابل تصور بود؟ بهتر است برگزارکنندگان، خود را پشت نام مبارک امام زمان(عج) پنهان نکنند و با ادعاهایی از جمله این که جمع شده بودند تا فقط شعری درباره آن حضرت بخوانند، تجمع را خالی از شور و شادی جلوه ندهند که فیلمهایش در دسترس همه است؛ اتفاقا فارغ از بحث آبادان، این شادی و هیجان و حال خوب از نقاط قوت این مراسم بود و ای کاش همیشه، همه مردم ایران و از جمله شرکتکنندگان در این مراسم، همیشه و همهجا اینگونه شاد و بانشاط و پرانرژی باشند.
2- این همایش چه دستاوردی داشت؟ آیا میخواستند بگویند نظام و انقلاب این همه حامی دارد؟ این که تحصیل حاصل است و مگر همین 4ماه قبل در راهپیمایی 22 بهمن، نه فقط در تهران که در کل کشور، افراد بیشتری در حمایت از نظام به خیابانها نیامده بودند؟ تنها حاصل این گردهمایی میتواند این باشد که عدهای از شهروندان تهرانی، یک عصر دلپذیر را با ترانه مورد علاقهشان گذراندند که به نظرم دستاورد بزرگی است و همه شهروندان حق دارند از فضاهای عمومی شهرشان و نیز از هنر مورد علاقهشان لذت ببرند، خاصه آنکه با خانوادههایشان همراه باشند.
3- این که دهها هزار شهروند ساعات خوشی را کنار هم گذراندند و حالشان خوب بود، اساساً عالی است. فقط یک سوال میماند و آن اینکه آیا امکانات حاضر برای همه شهروندان نیز فراهم است و مثلاً استادیوم آزادی را به همین شکل در اختیار خوانندگان دیگر و هوادارانشان قرار میدهند تا آنها هم عصر را کنار هم خوش باشند؟ یا فقط باید ابوذر روحی (خواننده سلام فرمانده) گوش کنند؟ و مگر نه این است که امکانات عمومی متعلق به همه است؟
4- حالا که گردهمایی برگزار شد، چرا برخلاف سیاست رسمی همان نظامی که به حمایتاش برخاستهاند هم شعر و شعار میگویند؟ مگر نه این است که سیاست نظام و دولت مطلوب اکثر حاضران در استادیوم آزادی، تنشزدایی از روابط ایران و عربستان است و دو کشور در حال مذاکرهاند؟
جالب اینجاست که تلویزیون هم این شعرخوانی را پخش زنده میکرد:
در حمله ما یک اثر از دیو نماند/ یک خانه سالم به تلاویو نماند
این آل سعود، آینه مکر یهود است/ چون روز فرج مهلکه آل سعود است
آن روز که مکه شود آزاد چه زود است/ اینها نفس آخر این آل سعود است
این که عدهای میخواهند روابط ایران با دنیا همیشه تنشآلود باشد، اینک نه گزارهای محل بحث، که امری قطعی است و برای این کار فرقی نمیکند که سفارت آتش بزنند یا شعر بسازند؛ مهم تخریب روابط است.
5- مسوولان محترم بدانند و آگاه باشند که هرچند استفاده از هنر در تبلیغ انقلاب و نظام، ارزشمند است اما هیچچیز جای کارآمدی را نمیگیرد. برگزاری گردهماییهایی مانند سلام فرمانده، در شرایطی که مشکلات معیشتی مردم رو به تزاید است، ای بسا اثر عکس نیز بگذارد.
خطاب به مسوولان باید گفت که شما کار اصلیتان را که بهبود شرایط زندگی مردم ایران است انجام دهید، خود مردم به طور خودجوش، بسیار بهتر از سلام فرماندهی را که شما تولید کردهاید میسرایند و با جان و دل میخوانند… و مگر در طول 8سال دفاع مقدس ندیدید؟!