رئیس دولت سیزدهم از روزی که سکان هدایت دولت را برعهده گرفته تلاش کرده است تا سنت نیکوی سفرهای استانی رئیسجمهور را به سرعت احیا کند اما در کنار این شایسته است به انجام کارها براساس کیفیت نیز توجه کند.
آقای سید ابراهیم رئیسی از 12مرداد امسال که به طور رسمی در کسوت رئیسجمهور آغاز به کار کرد تا امروز تلاش کرده است به شکل عینی به جامعه نشان دهد که میخواهد اقدامات موثری انجام دهد و با سفرهای استانی متعدد در بازه زمانی کوتاه این پیام را به مردم برساند که قصدش صحبت و نزدیکی به آنهاست.
«باید» و «نباید»؛ کلمات پرتکرار رئیسی
دو کلمه از اصلیترین کلیدواژههای پر تکرار در سخنرانیهای رئیسی «باید» و «نباید» است. او با مشی برگرفته از دوران قوه قضائیه اغلب تلاش میکند به مسئولان توصیه کند چه کارهایی باید انجام شود و چه کارهایی نباید انجام شود و معمولا این لغات را در جایی به کار میبرد که صحبتش به زندگی مردم مربوط است. در کنار این ملاحظه میشود طی این مدت او دچار خطاهایی در سخنرانیهای خود است. خطا و اشتباهاتی که میتوان آنها را ناشی از تمرکز کم، یا نداشتن تسلط به موضوع صحبت، استرس و موارد مختلف ارزیابی کرد. این خطاها مورد توجه رسانههای فارسی زبان خارجی قرار گرفتهاند. بدونشک سخنوری یک مهارت است که از دوران افلاطون و ارسطو تا امروز مورد توجه بشر بودهاند و برای آنها رسالههای مختلف به رشته تحریر درآمده است. نتیجه دانش بشری درباره سخنوری نشان داده است معمولا هرکه بهتر صحبت کند و خطیب بهتری باشد، میتواند تاثیر بهتر و بیشتری بر مخاطبانش بگذارد. این قاعده برای رهبران و روسای جمهور هم حتما صدق میکند.
رئیسجمهور همهچیز دان نیست
در یک نگاه همدلانه با رئیس دولت سیزدهم باید گفت نمیتوان انتظار داشت رئیس قوه مجریه به همه موضوعات اشراف کامل داشته باشد. همانطورکه هیچکس چنین توانی ندارد. از قدیم نیز گفتهاند: «همه چیز را همگان دانند!». حتی شاید بتوان گفت لازم نیست روسای جمهور در هر مراسمی یا در هر موقعیتی یا درباره هر چیزی سخن بگویند. چنین الزامی گاه به نتایج مطلوبی نمیانجامد به خصوص اگر موضوع حساسی در میان باشد. همه ما اظهارات رئیسجمهور پیشین را درباره اجرای طرح مشهور بنزینی به یاد داریم.
سفرهای استانی را کمتر اما کیفی کنید
همانطورکه در ابتدای این متن اشاره شد رئیسی تلاش کرده تا سنت سفرهای استانی مقام رئیسجمهور را احیا کند و طی این مدت تقریبا هر جمعه یک سفر استانی رفته است که اقدامی ستودنی است و باعث درک بهتر مسائل و مشکلات خواهد بود. رئیسجمهور در مدت 4سال حدود 210 هفته فرصت کار دارد و اگر ایشان بخواهد با همین سرعت هفتهای یکبار به سفر استانی برود تقریبا سهم هر استان تا پایان دولت بیش از 6بار خواهد بود. واضح است این تعداد سفر به استانهای مختلف کشور نه لازم و ضروری است و نه در عمل سایر مشغلههای رئیسجمهور اجازه این کار را میدهد درحالیکه اگر این سفرها با تدابیر از پیش اندیشیده شده بیشتری از قبل و مطالعه صورت بگیرد نتایج بهتری را به ارمغان میآورد. به عبارتی بهتر است رئیس دولت سیزدهم پیش از هرچیز در موضوع سفرهای استانی کیفیت را مدنظر قرار دهد و به دام کمیتگرایی برخی روسای جمهور که در تاریخ ایران شواهدی برای آن وجود دارد نیفتد و بایستههای سفرهای استانی رئیسجمهور را بیشتر مدنظر قرار دهد. «الف، 3/8/1400»