تیتر یکشماره 603

شهید آیت‌ا… بهشتی: از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید

تیتر یک شماره 603

لطفاً مسؤولان ایران به ما که دهه 60 را ندیده‌ایم بگویند آیا خودشان نسبت به سال‌های ابتدایی انقلاب عوض شده‌اند یا اینکه مسؤولان آن زمان افسانه بودند.

بیانات امام‌خمینی(ره) پیرامون شهدای هفتم‌تیر و آیت‌ا… بهشتی

* بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.

* آنقدری که من آنها را می‌شناسم از ابرار بودند و در رأس آنها مرحوم شهید بهشتی(ره) است.

* شهید بهشتی حقیقتاً مثل سنگ آسیای گرانی بود که با گردش خود، ده‌ها کار انجام می‌داد؛ تولید انرژی می‌کرد، کار راه می‌انداخت، پیش می‌رفت و فکر تولید می‌کرد.

* امروز، هم حادثه هفتم‌تیر زنده است، هم بهشتی زنده است.

* شهید بهشتی پایه‌گذار و معمار نوین قضایی کشور است.

* شخصیت عظیم‌القدری مثل شهید بهشتی را از یک انقلاب گرفتن، شوخی نیست.

* این مرد، مردی شدیداً معتقد و متعبد بود یعنی دین و شریعت را به درستی از بن دندان قبول داشت… از تظاهر و ریاکاری و از کارهایی که خلاف صمیمیت و خلوص است شدیداً روی گردان بود.

عصرایران؛ مصطفی داننده- اواخر خرداد و هفته اول تیر نام‌هایی چون شریعتی و چمران و بهشتی را دوباره می‌شنویم و برای ما متولدین دهه 60 تنها یک نام هستند که از آنها زیاد شنیده‌ایم. برای ما بیشتر به افسانه می‌مانند تا سیاستمداران دنیای امروز. آنها برای ما رستم‌هایی هستند که در کتاب‌ها در موردشان خوانده‌ایم و یا در برنامه‌های گوناگون در مورد آنها شنیده‌ایم. چیزهایی که در مورد آنها نوشته‌اند، اصلا شبیه به اغلب آدم‌های امروز سیاست ایران نیست. انگار آنها متعلق به دنیای دیگری بودند. می‌گویند عده‌ای از انقلابیون به سراغ شهید بهشتی رفتند و گفتند: «گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است.»

(بهشتی) آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید. (گفتند:) الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای 15 خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه! بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه دروغ!» برای ماهایی که رفتار برخی سیاسیون فعلی را دیده‌ایم که برای رسیدن به کرسی قدرت، هر برچسبی به رقیب خود می‌زنند، این خاطرات باور کردنی نیست. می‌توان پرسید چرا کارهایی می‎کنید که شبیه به آرمان‌هایی که در ابتدای انقلاب مطرح بود نیستید؟ این سال‌ها چه گذشته است که از دلخوری به خاطر ساختن یک شعار حرام برای شاه، رسیده‌ایم به بولتن‌سازی برای رقبای سیاسی انقلابی خودمان؟

چه شده است در ایام انتخابات، تلاش می‌کنیم، هرچه از خلوت و جلوت رقبا داریم، روی دایره بریزیم تا همه مردم از آن آگاه شوند و مسیر رسیدن ما به قدرت فراهم شود. برخی از سیاستمداران انگار بیشتر بزرگ شده مکتب «ماکیاولی» هستند تا مکتب بهشتی و شریعتی. دوستی تعریف می‌کرد در جهاد سازندگی مشغول به کار بوده است و وقتی حقوق‌ها را پرداخت می‌کردند، بسیاری، بخشی از حقوق خود را برمی‌گرداندند و معتقد بودند قسمتی از آن حقوق برای زندگی آنها کفایت می‌کند و احتیاجی به بقیه آن ندارند و بهتر است آن پول به بیت‌المال برگردد. الان رفتارها چگونه است؟ چرا برخی به حقوق دریافتی خود اکتفا نمی‌کنند و به سمت اختلاس و خوردن پول مردم می‌روند؟ چرا کسانی که در کلام درد اسلام دارند الان در دادگاه‌ها به جرم خوردن پول مردم محاکمه می‌شوند؟ لطفاً مسؤولان ایران به ما که دهه 60 را ندیده‌ایم بگویند آیا خودشان نسبت به سال‌های ابتدایی انقلاب عوض شده‌اند یا اینکه مسؤولان آن زمان افسانه بودند یا شاید خیلی از ما آب ندیده بودیم وگرنه شناگران ماهری هستیم! اما شنا در کدام آب؟

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/zovA9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا