شماره 797گزیده مطالب

مجالس پاسداشت معلم دلنواز نیست

گزیده مطالب شماره 797

محمدعلی وزیری- خوش گفت: سخن نوآر که نورا حلاوتی دگر است.

چرا تازگی و تاثیرگذار بودن نباید سراغ مجالس پاسداشت مقام شامخ معلم بیاید که حلاوتی و مرهمی بر دل و شان معلم باشد.

سال تحصیلی دیگری رو به پایان است یکسال از عمر خیل عاشقان دانایی و شیفته پرورش انسان‌های کارآمد و شریف؛ در عین بی‌ادعایی و چشمداشت گذشت گرچه بسیاری نفهمیدند: «چه بر آنها گذشت».

تارهای سفید اضافه شده بر مو و چین‌های پیشانی را آیینه می‌گوید ولی دردهای عصبی و جسمی روان‌ آزرده و خسته از کار روحی و جسمی و بغض و حسرت قدرناشناسی و دیده نشدن دستاوردها در کنار دیدن نهال‌های شاداب که با جان کاشتند به بروبار نرسیده در میهن خود پژمرده می‌شوند یا در باغ و سبد کشورهای دیگر میوه می‌دهند پس چرا دلخوش به هفته و روز معلم که از روز اول خشتش را کج گذاردند باید بود.

سالیانی که فضای کشور به عطر انقلاب و شهادت جهاد آکنده بود آن‌چنان تبعیض احساس نمی‌شد زیرا خود و دانش‌آموزان پیش‌قراول بوده و آن گوشه بهترین‌ها جان می‌دادند لذا مناعت طبع معلمان از؛ نان و معاش گفتن؛ شرمنده‌شان می‌کرد.

افسوس معلمان و مدیران ارشد کم‌کم از این همه نجابت قناعت و تسلیم؛ رضایت استنباط کرده باور نمودند که برای این طایفه شریف تعریف؛ تمجید و دستبوسی و اهدای گل کفایت می‌کند همین که خداگونه و همکار انبیا شدن بنامند چنان مست می‌شوند که دامن حق‌طلبی و شان و معاشی که در جامعه سراسر سرمایه‌داری و پول محور شده از دست می‌دهند.

این شد که هرساله مجلسی می‌گیرند سخنان دلفریب و از وعده‌های فریبا می‌گویند او را بر عرش نشانده درحالیکه فرش از زیر پایش کشیده شده است.

در جامعه‌ای که پسوند اسلامی یدک می‌کشد دولت و مجلس ادعای پرچمداری جهاد و انقلاب دارند ولی در عمل اعتبارسنجی بانک‌ها براساس صفرهای گردش مالی است نه اعتبار انسانی اخلاقی و معنویت سواد و کمال دیگر گل و دستبوسی و جشن حلاوتی دارد؟

در این جامعه که درخشش زر چشم‌ها را کور و تزویر گوش‌ها را پر و زور حرف اول را می‌زند در کدام بازارش؛ خداگونه و همکار پیامبر بودن؛ انسانیت و شرافت خریدار دارد؟

در مجلسی که با یک قیام و قعود ردیف فلان نهاد نظامی؛ فلان رسانه‌های تبلیغاتچی که به فرموده شب را روز و روز را شب جلوه دهند؛ یا بودجه بهمان نهاد فرهنگی حوزوی یا وابسته به علما چند برابر می‌شود ولی وقتی به حقوق و دستمزد معلم که می‌رسد یاد برنامه و خزانه خالی می‌افتند کدام جلسه تکریم تاثیرگذار خواهد بود؟

دو دهه لایحه هم‌رتبه شدن شاغلان و همسان‌سازی بازنشستگان خاک می‌خورد آخر کار هم در تورم بالای پنجاه درصد نارسا با خروار منت ناقص اجرا خواهد شد.

آیا با این نگاه سخن از کرامت معلم و جشن سپاس حشو زایدی نیست؟

وقتی ردیف رفاهی و درمانی نهادهای مورد عنایت و در اولویت نظام مملو از اعتبار است ولی ارزش دفترچه بیمه معلم بازنشسته از تقویم کهنه کمتر و بیمه‌اش ناکارآمد است بیمارستان‌ها نقدی حساب می‌کنند حتی درمانگاه فرهنگیان یزد هم قبول ندارد.

چه جای گل و دستبوسی که تکرار مکرر و خسته‌کننده می‌باشد خصوصا آنکه مجالس عنان‌گسیخته هر روز جایی برپا می‌شود تا فلان نهاد بازرگانی هم مجلس تکریم گرفته و با سرافکندگی عرض کنم (اطعام) می‌نماید!! بدون آنکه مشخص شود مدعوین چه کسانی هستند و چه کسی و چرا دعوت شده و چرا عده‌ای که در صف تعظیم مقامات فعلی نیستند یا نقد دارند کلا حذف شده چنانکه اصلا معلم نبودند و کاش جوی تعصب و تعلق خاطر مدیران قبلی که نسبت به معلم و هرچه نام مقدس فرهنگیان بر آن حک شده حساس بودند در مقامات فعلی هم وجود داشت تا به جای رستوران لاکچری؛ سفره را در خانه متعلق به معلم می‌انداختند.

نکند آنقدر وضع تالار فرهنگیان یزد وخیم شده که از مطلع شدن مقامات ارشد استان و از نزدیک حس کردن واهمه داشتند که سر به سوی آن تالار بردند گرچه این نگاه تحقیرانه در استان در نگاه کل و در سطح کشور هم تسری دارد.

اهل تحقیق با یک سرچ ساده سهم دستگاه تعلیم و تربیت از بودجه ملی دیگر کشورها را با بودجه امسال ایران مقایسه کنند و رشد بودجه را!!

آموزش و پرورش را با دیگر دستگاه‌ها بسنجند تبعیض را حس می‌کنند لذا هیچ تکریمی خلاوت ندارد.

از انتخاب وزرا شاخص‌ها و ملاک‌های دو وزیر رای‌ آورده و چند نام رای نیاورده برای وزارت آموزش و پرورش هیچ نگویم که شکایت و گلایه از نگاه و ارزش‌گذاری را به خدا باید برد و ابهام که چرا از نظام نوین آموزشی و مدرسه و معلم با انتخاب این تراز مدیران انتقام گرفته تحقیر کرده است؟

سخنم قدرناشناسی و نقد جشن روز معلم نیست بلکه این مجالس بس ضروری و فرصتی است تا نگاه جامعه و مدیران را معطوف به این دستگاه مهم انسان‌ساز و تمدن‌ساز نمود.

عرضم تحول و تغییر نگاه و از نسیه به نقد شدن وعده‌هاست. اگر حال اقتصاد سیاست محیط‌زیست اخلاق ارزش‌ها فرهنگ عمومی حال دل مردم و میزان اقبال و اعتماد عمومی خوب می‌خواهید حال معلم و مدرسه اهل خرد و قلم و هنر را خوب کنید وگرنه آب در هاون می‌کوبید. والسّلام.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/hNNan

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا