خدا برکت به عمر و همه چیز شهردار تهران بدهد که در یک جمله گهربار راه‌حل اساسی برای حل مشکل دیرینه هوای تهران داد. ایشان فرمود: منتظریم باد بیاید تا آلودگی هوا برطرف شود.
لذا زبان‌دراز در عین دیرفهمی و بی‌تامل حرف زدن امیدوار است شهردار یزد در فراغت اندکی که بین سیر و سفرهای مارکوپولو گونه خود پیدا می‌کند بعد از نوشیدن آب گوارای تهران و هنگام بدرقه خانواده با دیدن آبی که از کنار «آیینه قرآن» برداشته و توسط بانو پشت سرش ریخته می‌شود در جواب این سؤال که بالاخره به نظر جنابعالی موضوع آب یزد چه موقع حل می‌شود؟ بفرمایند: منتظریم باران یا سیل بیاید خودش مشکل را حل می‌کند.
اما آگاهان از جمله ادیب اقلیدس ابومنصور کرمانی که اخیراً زبان‌دراز و سلطان‌الآیینه را مورد لطف قرار داده و اشعار و مطالبی را ضمیمه طنز می‌آورد به کنایه معتقد است این استخوان فعلا باید در گوشت بماند تا ده نفر نماینده دیگر بر این رود سوار شده با قول «آب را به شهر و دیار دارالعباده رساندن» پارو زنان به مجلس برسند، احیاناً چند رئیس‌جمهور هم از بین‌المنارتین امیرچقماق وعده رساندن عن قریب آب به یزد را بدهند. بالاخره‌ای عزیزان برای ما اگر که آب نشد برای خیلی‌ها نان که می‌شود. بی‌جهت نبود که روزی والی دارالعباده خوش گفته بود: دلم برای تهران پر می‌زند گویا دل ایشان هم تشنه است!!
زبان‌دراز