محمود سریعالقلم استاد دانشگاه- 30 دلیل زیر برای این پرسش مطرح است که: چرا سیاستِ ما عموما با عصبانیت همراه بوده است؟
1-چون متحدِ قابلِاتکایی در جهان نداشتهایم، 2-چون بیوگرافی (بسیار) کم خواندهایم، 3-چون خریدار دارد، 4-چون نیازِعمیقی به مطرح شدن داریم، 5-چون بیشتر از سکوت و آرامش، از هیجان لذت میبریم، 6-چون رسانهها سوژه پیدا میکنند، 7-چون تفاوتهای بین کشورها را کمی نمیبینیم، 8-چون تفاهم را عموما عیب میدانیم، 9-چون Compromise را به سازش ترجمه کردهایم، 10-چون در ناخودآگاه خود، سکوت و شمردهگویی را ضعف میدانیم.
11-چون خیلی حوصله نداریم استدلال بچینیم، 12-چون به فردی که آرام و گزیدهگو باشد میگوییم مشکل دارد، 13-چون به جای دوست و شریک، سراغ مرید میگردیم، 14-چون عمده رسانهها، بیشتر با مطالبِ هیجانی شهرت پیدا میکنند؛ 15-چون منظومة رفتاری ما بیشتر واکنشی است؛ 16-چون تعریفِ ما از حاکمیتِ سیاسی عمدتاً غیراقتصادی است؛ 17-چون در ناخودآگاهِ ما، حماسه از Fact به مراتب جذابتر است؛ 18-چون بیان استدلالی ضعفها را، شکست تلقی میکنیم؛ 19-چون قرائت خود را از مسائل، تنها قرائت میدانیم؛ 20-چون فردی که در صحبت کردن فریاد بِکشد را حق میدانیم.
21-چون برای سی سالِ آینده برنامه نداریم، 22-چون تعریفِ ما از حاکمیتِ ملی، به انزوا نزدیکتراست، 23-چون وقتی فردی عصبانی میشود احساس میکنیم به او ظلم شده است، 24-چون Share کردن را نیاموختهایم، 25-چون به اثبات دائمی خود نیاز داریم، 26-چون در سیاست به دنبال صداقت هستیم و پیدا نمیکنیم، 27-چون مبنای قدرت را تولیدِ ناخالصِ ملی نمیدانیم، 28-چون عموماً تاریخِ چهار قرنة سرمایهداری را نخواندهایم، 29-چون خودانتقادی در ناخودآگاه ما، مخزن مهمی ندارد، 30- چون برای حلِ مسائل از طریقِ مناظره، آشنایی دقیقی نداریم.