شماره 640گزیده مطالب

هیچ مردمی به اندازه ایرانی‌ها موعظه نمی‌شوند

گزیده مطالب شماره 640

دکتر مهراب صادق‌نیا، بالا بودن ریسک عمل اخلاقی و سنتی بودن تعلیم در این حوزه را از چالش‌های اخلاق در جامعه ایران دانست و تأکید کرد: در ایران، تعلیم اخلاق متوجه فضیلت اخلاقی افراد است و چون نظارت سیستماتیک و محکمی وجود ندارد، همین آدم‌های خوب ممکن است به سوءاستفاده و اختلاس کشیده شوند، چون سیستم، از اخلاق پشتیبانی نمی‌کند.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب قم، در دومین شب از نشست‌های زنده انجمن اندیشه و قلم، با اشاره به اینکه شاید مردم هیچ جامعه‌ای به اندازه ما موعظه نمی‌شوند، گفت: با این حال، وقتی به جامعه خودمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بی‌اخلاقی‌های زیادی وجود دارد و بین توصیه‌های اخلاقی و رفتار عمومی تضاد وجود دارد. از توصیه به ورزش تا دعوت به نیکی و صداقت و امانتداری، توصیه‌ها بر زمین می‌مانند. او با طرح این سؤال که چرا بین تعلیم عمل اخلاقی و واقعیت اجتماعی فاصله زیادی وجود دارد؟ افزود: باید دید آیا این مشکل ناشی از کنشگران یعنی مردم است یا مشکل در تعلیم اخلاقی است؟

متغیرهای اضافه و مزاحم
صادق‌نیا در بیان پاسخ اعلام کرد: اولین عامل موثر در این فاصله، به قول جامعه‌شناسان، متغیرهای اضافه و مزاحم است؛ عواملی که مانع این می‌شوند که آگاهی اخلاقی تبدیل به عمل شود. این اضافه بارها و تاثیرات منفی، شانس تاثیر تعلیم اخلاقی را کاهش می‌دهد. مثلا در زمان سیل و زلزله، همه مردم کمک به هم‌نوع را عملی اخلاقی می‌دانند و دوست دارند در آن مشارکت کنند، اما یک متغیر مزاحم بروز می‌کند و آن این که: «معلوم نیست این کمک‌ها به کجا برود، یا مشخص می‌شود دفعه قبل، کمک‌ها توسط نهادی صرف کار دیگری ‌شده است.» این متغیر مزاحم مردم را از انجام عمل اخلاقی باز می‌دارد. وی با اشاره به وعده عذاب الیم در قرآن برای اشاعه فحشا، گفت: دلیلش این است که اشاعه فحشا یک متغیر مزاحم است و اگر مردم مدام از اختلاس، دزدی و دورویی سخن بگویند و مسئولان یکدیگر را به دروغ و خیانت متهم کنند، جامعه تحت تأثیر متغیر مزاحم قرار می‌گیرد و از جامعه اخلاقی به یک جامعه خشن و بی‌اخلاق تبدیل می‌شود.

این جامعه‌شناس، عامل دوم فاصله بین تعلیم اخلاقی و عمل اخلاقی را بالا بودن ریسک عمل اخلاقی در جامعه دانست و افزود: اگر زمینه برای عمل اخلاقی مناسب نباشد، طبیعی است شهروندان احتیاط می‌کنند. مثلا سوار کردن مسافر در راه مانده عملی اخلاقی است، اما اگر در محله یا شهری، فردی با خودرو خود، این عمل را انجام دهد و قربانی زورگیری و سرقت شود، دیگران برای دچار نشدن به این خطر، از سوار کردن مسافران که کاری اخلاقی است خودداری می‌کنند. یا مشهور است که النجات فی الصدق، اما زمانی که خطر راستگویی افزایش می‌یابد و هرکس راست بگوید مجازات می‌شود، اما دروغگویی با پاداش و عافیت همراه می‌شود، مردم خطر راستگویی را به‌راحتی نمی‌پذیرند و ترجیح می‌دهند از مواهب دروغگویی بهره‌مند شوند.

جامعه ایران مدرن شده، اما تعلیم اخلاق آن هنوز سنتی است
وی در ادامه با بیان اینکه «تعلیم اخلاق در جامعه مدرن با جامعه سنتی تفاوت دارد»، توضیح داد: اگر بپذیریم جامعه ایران تا حدی مدرن شده و اقتضائات و رفتارهای یک جامعه مدرن را از نظر اقتصاد و فرهنگ و رفتارها دارد، اما تعلیم امر اخلاقی به صورت سنتی انجام می‌شود، یعنی ما مردم را دعوت می‌کنیم به عدم گرفتن و دادن ربا، اما ساختار اقتصادی و سیستم جامعه طوری نیست که شما بتوانید از دادن یا گرفتن بهره در سیستم بانکی خودداری کنید. یا شما را دعوت به کمک به زمین‌خوردگان و بیماران می‌کنند، اما اگر یک فرد تصادفی را به بیمارستان ببرید، نگهتان می‌دارند تا پلیس بیاید، یعنی دعوت به اخلاق از طریق سنتی است اما سیستم جامعه به سادگی به شما اجازه رفتار اخلاقی را نمی‌دهد.

صادق‌نیا ادامه داد: یا در تعلیم اخلاق سنتی به فضیلت افراد دعوت می‌شود؛ یعنی افراد به صفات اخلاقی و فضیلت‌ها توصیه می‌شوند و در دادن مسئولیت هم همین فضیلت‌های فردی ملاک است، اما در جامعه مدرن در عین اینکه فضیلت افراد محترم است؛ اما ملاک برای دادن مسئولیت، نظارت سیستماتیک و پاسخگویی و کنترل اجتماعی است. نه اینکه تنها فرد بافضیلتی را بگذاریم و خیال کنیم مشکلی پیش نمی‌آید، بلکه باید جامعه خاطر جمع بشود از اینکه فرد درست به وظایفش عمل می‌کند. این پژوهشگر دینی گفت: طولانی‌ترین آیه قرآن در مورد شرایط قرض دادن است و تأکید کرده قرض را مکتوب کنید، نه اینکه چون آدم خوب و نماز شب‌خوانی است، خیالتان راحت باشد که قرضتان را پس می‌دهد. در جامعه ایران، تعلیم اخلاقی کنش محور و فرد محور و مبتنی بر فضیلت اخلاقی افراد است و چون نظارت سیستماتیک و محکمی وجود ندارد، همین آدم‌های خوب ممکن است به سوءاستفاده و اختلاس کشیده شود، چون سیستم اخلاق را پشتیبانی نمی‌کند. به گفته او، اخلاق در همه دنیا، منطقة الفراغ است یعنی مورد توافق همه است، مردم دولت‌ها را به اخلاق دعوت می‌کنند و دولت‌ها مردم را به اخلاق می‌خوانند، حتی یک دزد هم اگر از او دزدی شود، معترض می‌شود، در این شرایط هیچ گروه یا نهادی نباید از اخلاق بعنوان یک ابزار استفاده کند برای اینکه به هدف سیاسی یا حاکمیتی خود برسد، اگر چنین شود مردم بدگمان می‌شوند.

صادق‌نیا معتقد است حاکمیت می‌تواند معلم قانون باشد نه معلم اخلاق، اخلاق منطقه مرضی‌الطرفین است و نباید ابزار شود، مردم عادی باید حاکمیت را مؤاخذه کنند که چرا اخلاق را زیرپا گذاشتی، اگر حاکمیت معلم اخلاق باشد، چه کسی حاکمیت را ارزیابی و قضاوت کند که به اخلاق پایبند است یا خیر؟ این پدیده یعنی استفاده ابزاری یک گروه یا حاکمیت از اخلاق، تبدیل به یک متغیر مزاحم می‌شود و موجب کاهش پایبندی به تعلیم اخلاقی می‌گردد. تعلیم امر اخلاقی نباید بصورت موعظه‌های متعارف صورت بگیرد چون خود این موعظه‌ها موجب اشباع و زدگی جامعه از اخلاق می‌شود. پس اخلاق باید از یک ابزار و حربه سیاسی از دست مسئولان و سیاستمداران خارج شود و مسئولان به جای آنکه از اخلاق سخن بگویند از قانون و پاسخگویی سخن بگویند. اخلاق نباید به یک امر حرفه‌ای در جامعه تبدیل شود و دستاویز یک گروه و فرقه و قرائتی خاص شود، اخلاق امر عمومی است.

اگر دولت نباید معلم اخلاق باشد، چه کسی باشد؟
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در انتها به چند پرسش ارسالی مخاطبان هم پاسخ گفت. از جمله در پاسخ این سوال که: «اگر دولت نباید معلم اخلاق باشد، چه کسی باشد؟» اظهار کرد: مثل همه جهان، وجدان عمومی باید تعلیم دهنده امر اخلاقی باشد نه حکومت، چه کسی به مردم یاد می‌دهد چگونه غذا بخورند، لباس بپوشد و ازدواج کنند؟، اخلاق هم همینطور است، جامعه مدنی خود معلم و مروج اخلاق است نه حکومت. وی با بیان اینکه بین اخلاق و دین تلازم وجود دارد، توضیح داد: یعنی یک فرد اخلاقی لزوما متدین یا موحد نیست اما یک فرد دیندار واقعی به اخلاق پایبند است، چون جوهره و هدف دین اخلاقی کردن انسان است. صادق‌نیا در پایان تاکید کرد: قائل به جدایی اخلاق و سیاست نیستم. سیاستمداران باید به اخلاق پایبند باشند، اما نهاد اخلاق باید از سیاست مستقل باشد و بازیچه و ابزار سیاسیون نشود.

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/2CBST

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا