معجزه رییسی در مسکن؛ تبدیل وعده «ساخته میشود» به «باید میشد»!
گزیده مطالب شماره 767
آقای رییسی در شادگان گفت سالی یک میلیون خانه باید ساخته میشد (ماضی استمراری) اما دو سال قبل و در انتخابات 1400 صحبت از «میشود» و «خواهد شد» بود که مضارع و مستقبل است.
عصرایران؛ مهرداد خدیر- اولبار خانم فاطمه رجبی بود که برای محمود احمدینژاد، وصفِ «معجزه هزاره سوم» را به کار برد. بعدتر البته معجزه هزاره سوم از چشم اصولگرایان افتاد و خانم رجبی هم ناگاه از صحنه کنار رفت و مدتهاست که خبری از او نیست اما آن تعبیر و توصیف در اذهان مانده است. این یادآوری بدان سبب است که برخی دولت آقای رییسی را با توجه به عضویت شماری از مدیران احمدینژاد، دولت سوم او لقب دادهاند و بعضی نیز این تعبیر را درست نمیدانند و خود رییس دولت هم بعید است بپسندد. با این حال در سفر اخیر رییسجمهوری به استان خوزستان و در «شادگان» او درباره وعده ساخت 4 میلیون مسکن در 4سال که به یک میلیون مسکن در یکسال هم تفسیر شده بود سخنی گفت که آن تعبیر را تازه میکند.
آنجا که تصریح کرد: «ما از ابتدا اعلام کردیم که در هر سال یک میلیون مسکن باید ایجاد میشد. در همه سالها. در مجلس هم قانون شد که باید یک میلیون مسکن هر سال ساخته شود. دولتهای گذشته باید یک میلیون مسکن را ایجاد میکردند. اگر میکردند ما امروز بحران مسکن نمیداشتیم. اگر در سالی که فوقش 350 هزار مسکن باید ساخته میشد میساختند ما امروز مشکل نداشتیم.» این درحالی است که دو سال قبل در انتخابات 1400 ساخت 4 میلیون مسکن در 4سال مهمترین وعده ابراهیم رییسی بود و در نشریات و فضای اینترنت ثبت شده و قابل انکار نیست و صحبت از «میشود» و «خواهد شد» بود و «صادقالوعد»ی دولت و نه «باید میشد». کافی است عبارت 4 میلیون خانه در 4سال را جستوجو کنید.
در پایان همان 100روز اول هم خبرگزاری دولت که به تسخیر نیروهای جدید درآمده بود از تعبیر «معجزه» و مشخصا «معجزه مسکن در 100 روز» استفاده کرد: بعدتر هم در توجیه نساختن و تأخیر بر خلاف نطق شادگان هرگز از لفظ «باید میشد» استفاده نشد بلکه گفته میشد «نگفتیم سالی یک میلیون بلکه گفتیم در کل چهار سال چهار میلیون». یعنی به هر حال تا آخر دوره 4 ساله 4 میلیون میسازیم و اصطلاحا «دیر و زود دارد ولی سوختوسوز ندارد». مثل تیمی که وعده 4 گل میدهد ولی در یک نیمه هیچ گلی به ثمر نمیرساند و مربی در مقام توضیح یا توجیه میگوید منظورمان کل 90 دقیقه بود و هر 4 گل وعده داده شده را در نیمه دوم وارد دروازه حریف خواهیم ساخت. مدتی هم شهرداری تهران به یاری آمد و گفتند بخشی از این یک میلیون در سال در بافتهای فرسوده مستتر است و بعد مسکنهای روستایی را هم خواستند در آمار بیاورند و حالا دریافتهاند که نمیشود.
بنابراین به «باید میشد» روی آوردهاند و خبری از وعده در نیمه دوم هم نیست بلکه آقای رییسی در همین نطق و براساس صوت و تصویر و نه آنچه احتمالا به صورت ویرایش شده منتشر خواهد شد گفته است: «بنای ما این است که نیاز به مسکن تشخیص داده شد. زمین هم به لطف خدا کم نداریم. زمین را هم خداوند به ما داده و ما ایجاد نکردیم. پس زمین وجود دارد، همت هم در جوانان برای ساخت مسکن وجود دارد و اگر تسهیلات باشد امکان ساخت مسکن دور از ذهن نیست.» دقت میفرمایید؟
تشخیص دادند که آدمها به خانه نیاز دارند و طبعا این تشخیص خیلی مهم است. در پزشکی هم ابتدا تشخیص میدهند. اما دیگر صحبت از عدد 4 میلیون در 4سال یا یک میلیون در یکسال نیست. بلکه صحبت از زمین خدا و همت جوانان است و ممکن بودن ساخت، منتها «اگر تسهیلات باشد». در این نگاه برای ساخت مسکن به 4 مؤلفه تشخیص، زمین، همت و تسهیلات نیاز است. تشخیص از دولت، زمین با خدا، همت از جوانان و تسهیلات با که؟ این را دیگر نگفتند. اما همین که نگفتند باید تسهیلات میدادند جای بسی احساس خوشوقتی است.
منتها در پایان میگوید: دور از ذهن نیست! یعنی به صورت سوبژکیتو و ذهنی و نه آبژکتیو و ملموس و عینی با این عبارت: «دور از ذهن نیست!» این که «میشود» و «خواهد شد» را به «باید میشد» تبدیل کنیم و امر عینی و ملموس را به قریبالذهن میتواند مصداقی از معجزه نه از جنس معجزه هزاره سوم که در دولت سوم باشد. البته یک راه توجیه دیگر هم برای آقای رییسی تا چندی قبل وجود داشت ولی آن هم به تازگی بسته شده است. این که میتوانست گردن مرحوم سردار سرتیپ رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی بیندازد ولی حالا نمیشود چون عنوان «شهید» برای او قایل شدهاند (درحالی که در پیام رهبری و خود رییس جمهوری در آذر پارسال شهید خوانده نشده بود) وگرنه همانگونه که به برکناری 15 مدیر میانی در استان خوزستان بالیده میتوانست عزل مرحوم رستم را هم نشانه توجه ویژه به یک میلیون مسکن در یکسال بداند و این که با هیچ مقامی شوخی نداریم یا «ترک فعل» تلقی کند. سکوت حاضران به سخنان آقای رییسی به جای آن که به وجد و شور بیایند هم جالب است. جوری حق به جانب سخن میگوید که انگار به سبک حجتالاسلام قرائتی منتظر است آنان جمله او را کامل کند و فعل بگذارند ولی نه میتواند جمعیت را به هیجان آورد نه صدای تکبیر تأییدی برمیخیزد هرچند بعید نیست یکی به او گفته باشد: دو سال هم از وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال نگذشته و تازه میگویید باید ساخته میشد و خدا زمین داده و جوانان همت دارند و اگر تسهیلات باشد؟
نکته جالب دیگر این که درست همزمان با این سخنان در شادگان وزیر اقتصاد همین دولت –آقای احسان خاندوزی- به صراحت گفت: «کشور از سال 1397 وارد جنگ ارزی شده» و رییس او مشخص نکرده آیا در دوره جنگ ارزی هم انتظار داشته دولت مسکن بسازد یا در این فقره هم با توجه به وعده بریدن بند ناف اقتصاد از دلار گفته خواهد شد: باید میبریدند و نبریدند. استاد دکتر شفیعی کدکنی در درس سبکشناسی نظم اصطلاح «انحراف از نُرم در محور جانشینی» را به کار میبرد. بر اساس این فرمول جمله آقای رییسی درباره مسکن را نُرم قرار میدهیم و با انحراف از آن به مرغ میرسیم:
*نُرم: «دولت نیاز به مسکن را تشخیص داده، خدا هم زمین داده، جوانان هم همت دارند و اگر تسهیلات داده شود ساخت مسکن دور از ذهن نیست هرچند قبلا باید ساخته میشد.»
*انحراف از نُرم (مرغ به جای مسکن): «دولت نیاز به گوشت را تشخیص داده، خدا هم مرغ را آفریده، برای بریدن سر آنان هم همت وجود دارد و اگر به مرغداران تسهیلات داده شود تأمین نیاز بازار به مرغ دور از ذهن نیست.»
زیر لب چه گفتید؟ تأثیر قیمت دلار چه میشود ؟! منتظر بمانید تا بند ناف اقتصاد از دلار بریده شود…