«در حکمرانی من؛ کسی با شکم گرسنه و فاقد سقفی برای آرامش شبانگاهی وجود ندارد». اگر داعیه حکومت از نوع دینی داریم؛ ملاک، این سخنِ امیرالمومنین(ع) است.
یادداشتی از: هادی سروش- جماران، یکی از مسئولین ذیربط از راهپیمائی غدیر دو سخنی گفته که باورش سخت است و اثبات آن به عُهده مدعی است؛
اول اینکه در این راهپیمائی سه میلیون نفر شرکت کردند! و دوم اینکه حضور دهه هشتادیها در این راهپیمائی نشان از علاقه آنان به انقلاب است!!
ای کاش آقایان مسئولین به خبری که در ایام عید غدیر روی خروجی رفت و میتواند با حیثیت حکمرانی، خصوصا حکمرانی از نوعِ دینی بازی کند، نظر فرمایند! و آن خبر این بود که مادری خود و سه فرزندش را بخاطر فقر مسموم کرد و در نتیجه سه فرزند جان سپردند و مادر هم در بیمارستان بستری است! واقعا باید برای چنین مصیبتی به خدا پناه برد و گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ! شاید شما هم مانند بنده اول این خبر باور نکرده و بخود گفتید؛ مگر میشود!
و خلاصه خواستیم در ضمیر مضطرب خود بگنجانیم که خبرسازی و یا غلو است، اما خبر واقعی بود! به عنوان کسی لباس روحانیت به تن دارد و همواره زبان و قلم در دفاع از ارزشها و مردم عزیزمان داشتهام، از درون تا مرز فرو ریختن بلرزیم! تلخی ماجرا اینجاست که در سرزمینی سه فرزند بخاطر فقر جانشان ستانده میشود که رسانههایش علیالدوام تبلیغِ فرزندآوری دارند! راستی اگر به حضرت امیر(ع) که برای شنیدنِ خبرِ درآوردن خلخال از پای زنی؛ دق کردن و مُردن را عادی دانسته، اگر در یکی از روزهای حاکمیتش به وی خبر میدادند بخاطر فقر؛ مادری، سه فرزندش را کشته چه میکرد؟ چه خطبهای میخواند و با عواملی که در این موضوع مسئولیت داشتند، چه میکرد؟
اگر در یک کشوری بخاطر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، و یا حوادث غیرطبیعی مانند جنگ چنین رخدادهای تلخی رقم خورد درد کمتری بر قلب انسان مستولی میشود اما دردآور آنجاست که در کشوری چنین سانحهی تلختر از زهر رخ میدهد که هرازگاهی رسانههای وابسته شروع به انرژی سوزی میکنند تا یک تجمع میدانی و یا راهپیمایی با بودجه کلان بیتالمال را برپا کنند! چرا از دوران گذشته فاصله گرفتیم؟
دورانی که در اعیاد بزرگی چون نیمهشعبان مردم با یک نیت خالصانه برای عرض ارادت به محافل دینی رهسپار بودند و یا پرچم کوچکی بر سر درب خانهها میزدند و یا کوچهها را با ریسه چراغهای رنگانگ تزیین میکردند تا امواج ارادت خود را به اهلبیت(ع) عرضه کنند، ولی امروز با بودجهای که مربوط به همان زنی است خود و سه فرزندش را مسموم کرد تا از چنگال بیرحمِ فقر آزاد شود، کارهای عجیبی بنام دین و اهلبیت(ع) انجام میشود!
مگر نمیدانیم که امامت شیعه؛ بقدری به آرامش و امنیت بدنی و روانی جامعهی دینی حساس است که «نزاع مالی» بین دو شیعه را برنمیتابد و دستور به رفع آن نزاع با پرداخت وجه به مدعی مال مورد تنازع از محل «خمس» میفرماید، حال چگونه است درجائیکه کار از «نزاع» گذشته و به مرگ و کشتن رسیده، بودجه هنگفت عمومی برای جشنی بنام اهلبیت(ع) برگزار میشود، آیا امامت شیعه رضایت دارد؟! این قلم؛ با حُسن ظن به هر ارادت خالصانه که در آستان مقدس اهلبیت(ع) بکار گرفته شود، شفاف و بدون تعارف دو نکته را به حکم وظیفه انسانی و صنفی تقدیم میکنم؛ یکم؛ امام باقر(ع) فرمود: «ما را وسیله کسب (مال و شهرت و قدرت) قرار ندهید.» و دوم؛ بنده هرچه گشتهام روایتی و گزارشی نیافتم که اهلبیت(ع) و خصوصا حضرت امیر(ع) که حدود پنج سال حکمرانی داشت، بر کثرتِ عددی مناسک واجبی چون؛ نماز و حج و یا شعائر ممدوحی چون اعتکاف و تجمع و… افتخارآفرینانه سخنی بفرمایند، اما در مقابل، راجع به «فقرزدایی» در منطقه حکمرانی خود با افتخار اعلام نمود؛ «در حکمرانی من؛ کسی با شکم گرسنه و فاقد سقفی برای آرامش شبانگاهی وجود ندارد». اگر داعیه حکومت از نوع دینی داریم؛ ملاک این سخن امیرالمومنین(ع) است.
سخن آخر؛ آقایان، این جملات دردمندانه حضرت آقای بهشتی (رضوانا… علیه) که بین مردم دست بدست میشود، شما هم گاهی -فقط گاهی- در نفس خود واگو کنید که آن شهید والاقدر میگفت: «بالا بروید یا پایین بیایید، اصلاً قرآن را بر سر جامعهای پهن کنید، مادام که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما لرزان وجود دارد، از سوی دیگر متنعمان برخوردار از همهچیز، این جامعه لجن است. تمام چهرهاش را هم که با قرآن بپوشانید باز لجن است.» فراموش نکنیم؛ «مردم میفهمند» والسلام علی من اتبع الهدی.