دوم خرداد با کلمات کلیدی از جمله اصلاحات، آزادی، جامعه مدنی، گفتگو، مشارکت سیاسی، ایران برای همه ایرانیان، توسعه سیاسی، قانون اساسی، زنده باد مخالف من و قانونمداری معروف شد.
یاد دانشجویانی بخیر که تفاوت دانشگاه و مدرسه را به رخ کشیدند. یاد نوجوانان و جوانانی بخیر که با هیجان و شور و شعف از رئیس جمهوری با عبای شکلاتی دفاع میکردند.
عصرایران؛ رضا غبیشاوی- 25سال از دوم خرداد گذشت. روزی که با حضور بیش از 29 میلیون نفر در پای صندوق رای در انتخابات ریاست جمهوری 1376 (مشارکت 80 درصدی واجدین شرایط)، سیدمحمد خاتمی با بیش از 20 میلیون رای پیروز شد. پیروزی که به دهان مردم شیرین آمد و باعث تلخی سرنوشتساز در اردوگاه مقابل شد. تلخی که هنوز آن را حس میکنیم و میبینیم و با همه وجود درک میکنیم. تلخی که محدود به اردوگاه مقابل نماند و فراگیر شد… به تعداد چند دوره انتخابات؛ به تعداد اتفاقات مهم و اساسی؛ به عمری که گذشت و به آیندهای که نیامده برای آن تاسف میخوریم. تلخی که نه تنها سیاست، که به زندگی و اقتصاد و ذهن و فکر و نگاهها هم رسید. دوم خرداد فرصتی برای زدودن این تلخیها بود اما حیف که نشد.
* دوم خرداد با کلمات کلیدی از جمله اصلاحات، آزادی، جامعه مدنی، گفتگو، مشارکت سیاسی، ایران برای همه ایرانیان، توسعه سیاسی، قانون اساسی، زنده باد مخالف من و قانونمداری معروف شد. اگر به دنبال ریشه چالشها و بحرانهای کنونی ایران باشیم راهحل را میتوان در این مفاهیم جستجو کرد و یافت.
* در تاریخ معاصر، روزهایی که در آنها انتخابات برگزار و این و آن پیروز شدند کم نیست اما یک روز بیش از بقیه در یادها ماند و با وجود رفت و آمد دولتهای موافق و مخالف اما 2 خرداد همچنان در ذهنها باقی ماند. چرایی آن را باید در صدایی جست که با دوم خرداد فریاد شد فریادی به بزرگی همه جوانان و نوجوانان… فریادی به بزرگی همه دختران و زنان… فریادی به بزرگی همه دانشجویان و نویسندگان اما به جای شنیدن، نادیده گرفته شد. به جای درک، کنار زده شد و به جای استقبال و تقویت، مقابله شد. فرصت از دست رفت و ما همچنان پای تلخی نشستهایم.
* دوم خرداد، فرصت بزرگ و بینظیری برای به روزسازی جمهوری اسلامی و ایران بود. اگر مسیر دوم خرداد ادامه مییافت… اگر اجازه داده میشد مسیر اصلاحات دوم خرداد به حرکت خود ادامه دهد و روند به روزسازی و تغییرات مثبت در کشور مستمر باشد قطعا شرایط فعلی کشور بسیار بهتر از اکنون بود. نه تنها وضعیت ایران بلکه حتی میتوان گفت خاورمیانه هم شرایط بهتری داشت. جنگ کمتر، صلح بیشتر. جنگ کمتر، تجارت بیشتر. جنگ کمتر، مدرسه بیشتر.
* کافی است شرایط دوم خرداد را با شرایط فعلی مقایسه کنیم. مشارکت بالا در انتخابات (80 درصد) در مقایسه با مشارکت پایین در انتخابات ریاست جمهوری 1400 (48 درصد). اوج امید و خوشبینی به آینده و مقایسه آن با وضعیت کنونی. از سیاست داخلی و خارجی تا وضعیت اقتصادی (تورم و رشد اقتصادی و بیکاری و سرمایهگذاری خارجی و…) آن دوره را میتوان با وضعیت فعلی مقایسه کرد تا به اهمیت دوم خرداد پی برد اما هیچیک به اهمیت «امید» و «نگاه به آینده» نمیرسد.
* دوم خرداد زنده است چون ارزشهای دوم خرداد زندهاند گرچه ساکتاند. ارزشهایی از جنس آزادی، اصلاحات، جامعه مدنی، قانونمداری و… وقتی از افزایش سرعت اینترنت صحبت میکنیم؛ وقتی از قانونمداری و نفی خشونت صحبت میکنیم؛ وقتی از انسان و گفتگو و انتقاد و اعتراض و رسانه صحبت میکنیم یعنی دوم خرداد همچنان زنده است.
* دوم خرداد، یادت بخیر… یادش بخیر لباس شخصیها و گروههای فشار که مشخص نیست الان در کدام موقعیت و جایگاه هستند. آیا هنوز در فکر حمله به سخنرانی و کتک زدن این و آن در فلان برنامه سیاسی فرهنگی هستند؟ یاد تیترهای درشت و جذاب و مهم روزنامهها بخیر که مردم را از ابتدای صبح به دکههای روزنامه فروشیها میکشاند تا دیدن آدمهایی ایستاده در حال خواندن تیترهای روزنامههای ردیف شده کنار دکهها به تصویر عادی شهر تبدیل شود. یاد روزنامهنگارانی بخیر که سپر بلا شدند و برای شرافت حرفه روزنامهنگاری و دفاع از اطلاعرسانی واقعی و غیرتبلیغاتی، هزینه دادند.
یاد دانشجویانی بخیر که تفاوت دانشگاه و مدرسه را به رخ کشیدند. یاد نوجوانان و جوانانی بخیر که با هیجان و شور و شعف از رئیسجمهوری با عبای شکلاتی دفاع میکردند. یاد کتابها و نویسندگان و مترجمانی بخیر که جوانان را با مفاهیم جدید آشنا میکردند. یاد انتخابات بخیر وقتی رقابت، جدی بود.