تیتر یکشماره 665

دوستی محمد(ص) در منطق ما پیروی از محمد است

تیتر یک شماره 665

شهید آیت الله بهشتی: اگر به راستی میسر بود که این‌گونه اختلافات جزئی در میان مسلمانان برطرف شود که همه یک روز را به‌عنوان میلاد پیغمبر(ص) جشن بگیرند و همه یک روز را به‌عنوان وفات پیغمبر(ص) سوگواری کنند، بسیار بهتر بود.
به مناسبت میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت محمد مصطفی(ص) نظر خوانندگان آیینه یزد را به بخش‌هایی از سخنان شهید دکتر محمد حسینی بهشتی که در مسجد شهر هامبورگ در آلمان ایراد نموده است جلب می‌نماید:
میلاد پیغمبر(ص) از دوم تا هفدهم ربیع‌الاول بین روزهای دوم، سوم، هشتم، دهم، دوازدهم و هفدهم است. بنای برادران سنی ما بر این است که معمولاً روز دوازدهم را به‌عنوان روز میلاد پیغمبر اسلام(ص) جشن می‌گیرند. بنای شیعه بخصوص در مملکت ایران این است که روز هفدهم ربیع را به عنوان روز تولد پیغمبر اسلام(ص) جشن می‌گیرند. در اینجا مسأله‌ای پیش می‌آید که من مایلم درباره این مسأله توضیحی بدهم و آن مسأله این است که اگر به راستی میسر بود که این‌گونه اختلافات جزئی در میان مسلمانان برطرف شود که همه یک روز را به‌عنوان میلاد پیغمبر(ص) جشن بگیرند و همه یک روز را به‌عنوان وفات پیغمبر(ص) سوگواری کنند، بسیار بهتر بود و هیچ جای تردید نیست. ولی کسانی که به مسائل اجتماعی بخصوص مسائل اجتماعی که با دین و احساسات دینی سروکار دارد آشنا هستند، می‌دانند که تغییر دادن این‌گونه امور در هر محیطی بسیار مشکل است و نیروی فراوان صرف می‌کند و باید دید که آیا تغییر یک چنین چیزی به قیمت آن نیرویی که باید صرف کرد می‌ارزد یا نه و از آن گذشته اصلاً آیا توفیقی در این کار نصیب ما می‌شود یا نه. به همین جهت عده‌ای از بزرگان اسلام چه شیعه، چه سنی و چه از مذاهب گوناگون بر این عقیده‌اند که بهتر است ما این‌گونه اختلافات را اصلاً اختلاف تلقی نکنیم.

به جای این‌که بیاییم بکوشیم و بگوییم که همه حتماً باید روز هفدهم جشن بگیرند یا حتماً همه باید روز دوازدهم جشن بگیرند، بگوییم این مهم نیست؛ دسته‌ای روز دوازدهم جشن گرفتند و دسته‌ای روز هفدهم جشن گرفتند به دلیل این‌که در کتب تاریخی ما هر دو روز ذکر شده است. دسته‌ای هم ممکن است روز هشتم جشن بگیرند، دسته‌ای هم روز دهم، بعضی هم ممکن است روز دوم جشن بگیرند. اما مسأله مهم روز جشن نیست. یعنی هرکدام از ما هر روزی را که می‌خواهیم جشن بگیریم چراکه همه ما پیروان اسلام، دوستان محمد(ص) و پیروان راه محمد(ص) هستیم. این، آن فکری است که از سوی «دارالتقریب بین‌المذاهب اسلامی» به صورتی رسمی در حدود 13-14 سال پیش در یکی از کشورهای اسلامی شروع شد و در همه بلاد اسلامی از آن حمایت شد؛ از جمله یکی از بزرگان دانشمندان سنی که خدایش رحمت کند، مرحوم علامه شیخ محمود شلتوت، مفتی بزرگ و رئیس دانشگاه‌الازهر مصر و در همان عصر مرحوم آیت‌ا… بروجردی، مفتی بزرگ و رئیس جامع اسلامی شیعی و دانشگاه بزرگ قم، این هر دو که در عصر و زمان خود زعیم دینی و علمی و فقهی شیعه و سنی بودند این فکر را با کمال خلوص دنبال کردند.

روزی که رفقا صحبت می‌کردند که آیا ما جشن مولود را دوازدهم ربیع‌الاول بگیریم یا هفدهم، من به آقایان گفتم فرقی نمی‌کند برای اینکه ما باید از اهمیت دادن به این اختلافات جزئی بکاهیم. واِلّا برفرض ما آمدیم در هامبورگ موافقت کردیم با رأی دوازدهم و روز دوازدهم را جشن گرفتیم. از آقایان می‌پرسم که آیا به راستی ممکن است امروز در ایران و در تربیت مسلمانان ایرانی با همه نیروهایی که ما داریم، آیا ممکن است ما این فکر را وارد کنیم که به جای روز هفدهم، روز دوازدهم جشن بگیرند؟ من که از ایران می‌آیم، می‌گویم که این عملی نیست و بر فرض که عملی باشد نباید نیروهایمان را فعلاً در این راه‌ها صرف کنیم… اما اختلاف در آرای فقهی، اختلاف حتی در مسأله خلافت و ولایت حرام است و نباید پیوند وحدت اسلامی مسلمانان را برهم زند و صف متحد اسلامی را بشکند.

کما این‌که خود علی(ع) درباره این که مبادا مسأله امامت و خلافت به صورتی مطرح شود که اجتماع و اتحاد مسلمین دچار شکست و تزلزل شود در نهج‌البلاغه بیانات مفصل دارد. بنابراین بنده می‌خواهم عرض کنم امروز که ما به‌عنوان روز میلاد پیغمبر اکرم(ص) جشن گرفتیم این جشن روز هفدهم به هیچ عنوان ما را از برادران عزیزمان که روز دوازدهم همین جا و جاهای دیگر جشن گرفتند، جدا نخواهد کرد. مطلب دیگری که از من سؤال کردند، این بود که می‌گفتند مگر روز میلاد پیغمبر(ص) بزرگ‌ترین عید ما نیست؟ می‌گفتند که مسیحیان روز میلاد حضرت مسیح را به‌عنوان بزرگ‌ترین عید مسیحیت جشن می‌گیرند و بنابراین ما هم باید روز میلاد پیغمبر اسلام(ص) را به عنوان بزرگ‌ترین عید اسلامی جشن بگیریم. من به چند نفر از آقایان عرض کردم که این‌طور نیست. ما روز میلاد پیغمبر(ص) را جشن می‌گیریم، به پیغمبرمان احترام می‌گذاریم، محمد(ص) را خیلی دوست داریم، اما فراموش نکنیم که بزرگ‌ترین عید ما دو عید است؛ عید فطر و عید اضحی [عید قربان] و در اینجا نکته‌ای هست شایان بسی توجه.

آیا ما مسلِم و مسلمانیم یا «محمدانه» هستیم؟ کدام یک؟! عده‌ای از نویسندگان مسیحی و شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان در نوشته‌های خود ما را به‌عنوان محمدانه نام می‌برند؛ پیروان محمد(ص). خوب واضح است که دلیل این مطلب این است که آن‌ها خودشان را کریستین و منصوب به کریس و مسیح می‌دانند، یعنی همان‌طورکه خودشان را مسیحی می‌شناسند ما را هم محمدانه می‌شناسند و نام می‌برند. در صورتی که ما در کشورهای اسلامی و در میان خودمان، خود را هیچ‌وقت به این نام نمی‌شناسیم. ما همه خود را به‌عنوان مسلم و مسلمان می‌شناسیم؛ پیرو اسلام. در اینجا نکته‌ای است که در مورد عید هم همان نکته است و من مطلب را در مورد عید عرض می‌کنم. بزرگ‌ترین عید ما مسلمانان عید فطر و عید اضحی است و خوشبختانه در مورد عید فطر و عید اضحی همه متفقیم که روز اول ماه شوال عید فطر است و روز دهم ماه ذی‌الحجه عید اضحی است و در روز و تاریخ آن هیچ‌گونه اختلافی نداریم. چطور شده است که بزرگترین عید ما عید فطر و عید اضحی است.

برای اینکه کودکی که امروز پا به جهان گذارد برای مردم دنیا دینی آورد بر دو پایه؛ پایه ایمان و پایه عمل. به خلاف آن مردمی که فکر می‌کردند صرف ایمان به خدا و ایمان به مسیح و اظهار علاقه به مسیح و تکریم و تعظیم و تواضع و خم شدن در برابر مجسمه مسیح یا دست کشیدن و تبرک کردن به مجسمه مسیح برای نجات انسان کافی است، کودک امروز آمد اعلام کرد: نه من! نه مسیح! نه موسی! نه ابراهیم و نه نوح! هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم ذره‌ای از بار گناه یک انسان گنهکار را که خدا از او ناراضی است بکاهیم و کم کنیم. بنابراین تقرب به محمد(ص) و نزدیک شدن به محمد(ص) یا نزدیک شدن به مسیح و تقرب به مسیح از نظر دین مولود امروز امری بی‌معناست.

اگر از مولود امروز بپرسید ای محمد! ای پیشوای بزرگ ما! به ما بگو چه کسی از همه به خدا نزدیک‌تر است؟ می‌گوید آن‌کس که بیش از همه خدا را می‌شناسد و به فرمان خدا عمل می‌کند. ای محمد! ای پیشوای ما! به ما بگو اگر ما در راه تو گوسفند قربانی کنیم، در راه شخص تو جانبازی کنیم، در پیشگاه شخص تو به خاک بیفتیم آیا این موجب تقرب ما به خداست و موجب سعادت معنوی ما می‌شود یا نه؟! پاسخ می‌دهد، هرگز! ابداً، نه تنها موجب سعادت شما نمی‌شود بلکه اگر در پیشگاه محمد(ص) به خاک بیفتید شرک است و گناه. بنابراین در دین کودک امروز، روز تولد پیغمبر(ص)، روز تولد علی(ع)، روز میلاد ولی عصر (علیه‌السلام) روز میلاد همه این‌ها محترم است، میمون است، جشن و مبارک است اما بزرگترین عید نیست. بزرگترین عید اسلام، بزرگترین عید از نظر محمد(ص)، روزی است که یک مسلمان از انجام یک عبادت بزرگ و یک فرمانبرداری بزرگ در پیشگاه خدا فراغت پیدا کرده است. روز فطر؛ روزی که یک ماه رمضان را روزه گرفته، آن هم روزه اسلامی، نه آن روزه مصنوعی، یا روزی که از عبادت بزرگ حج، آن هم حج اسلامی نه حج باسمه‌ای، فراغت پیدا کرده باشد. در آن روز، در روزی که مسلمان از عبادت بزرگ روزه یا از عبادت بزرگ حج فراغت پیدا کرده آن روز را عید می‌گیرد، جشن بزرگ می‌گیرد، جشن فراغت، جشن افتخار، جشن سرور و شادی از بندگی و اطاعت خدا.

به خصوص با نکته‌های بسیار ارزنده‌ای که در مورد حج و روزه هست و عجیب این است که حج و روزه دو عبادتی هستند بسیار به هم نزدیک! و در اسلام روز فراغت از این دو عبادت بسیار به هم نزدیک جشن گرفته شده است. خوب، آیین رسمی این جشن چیست؟ آیین رسمی این دو جشن بزرگ، عبادت بزرگ دیگری به‌نام نماز است؛ نماز عید فطر و نماز عید اضحی، به صورتی دسته جمعی و به صورتی که برای تکامل معنوی و اجتماعی و تکامل همه‌جانبه مردم مسلمان سودمند و مؤثر باشد. بنابراین پاسخ سؤال این است که بزرگترین عید ما عید کار و عید عمل در راه رضای خداست. و مسلمانان حق دارند روزهای بندگی را قبل از روزهای حوادث تاریخی برای خودشان جشن بگیرند. میلاد پیغمبر(ص) یک حادثه تاریخی است. میلاد علی(ع) یک داستان و واقعه تاریخی است. یعنی یک واقعه‌ای است که هر قدر هم زنده باشد بالاخره مربوط به گذشته است. اما عید فطر و عید اضحی همیشه مربوط به حال و مربوط به آینده است. یعنی مسلمانان مسائل مربوط به زمان حال و آینده را باید مقدم بر مسائل مربوط به زمان گذشته احترام بگذارند و اهمیت دهند.

ولو آن حوادث گذشته حادثه بزرگی چون بعثت پیغمبر(ص)، چون میلاد پیغمبر(ص)، چون میلاد علی(ع)، چون منصوب کردن علی(ع) به مقام ولایت و خلافت یعنی روز غدیرخم باشد. مسلمانان باید مسائل همیشه نو و 100درصد نو و 100درصد مربوط به عصر و زمان خود و زمان آینده، یعنی مسائلی که در سازندگی امت اسلام مؤثر است را بیشتر اهمیت دهند. مسأله فطر و مسأله اضحی از این قبیل است. این است که بنده گمان می‌کنم که هم آقایان و هم خانم‌ها با من هم رأی و هماهنگ باشند که ما عید بزرگ فطر و عید بزرگ اضحی را دو عید بزرگ بر جامعه اسلام بدانیم و همواره در تعظیم، تجلیل و تکریم این دو عید بزرگ بیشتر بکوشیم ولی توجه کنیم که واجبات، ما را از مستحبات غافل نخواهد کرد.

باز هم تکرار می‌کنم ما پیغمبر بزرگ خود را دوست داریم، محمد(ص) پیشوای خود را احترام می‌گذاریم، با صمیم قلب دوست داریم اما دوستی محمد(ص) در منطق ما پیروی از محمد است. در عین حال سرور و شادمانی امری است طبیعی، امری است قهری. قهری است که ما در روز میلاد پیغمبر اسلام(ص) مسرور و خشنود هستیم. من این میلاد و این عید بزرگ را در خاتمه عرایضم مجدد به همه برادران و خواهران خودم تبریک می‌گویم، امیدوارم کوچک و بزرگ و زن و مرد ما به راستی پیرو محمد(ص) و وابسته محمد(ص) باشند و امیدوارم این مرکز اسلامی که در شهر هامبورگ به همت یکی از پیشوایان بزرگ علمی و فقهی شیعه به وجود آمده، بتواند در آینده مرکز تعلیم و آموختن صحیح اسلام واقعی به مسلمانان مقیم این دیار و به غیرمسلمانانی که خواستار شناسایی صحیح اسلام هستند، باشد. «روزنامه ایران، 26 دی 1392»

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/O2E1y

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا