تیتر یکشماره 636

حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی: قدرت صَلاح، قدرت سِلاح

تیتر یک شماره 636

مولا امیرالمومنین به اصحاب خود فرمود که سپاهیان شام بر شما غالب می‌شوند چون«صلاح» در میان آنان و «فساد» در میان شما حاکم است (نهج‌البلاغه، خطبه 25)

دولت‌ها برای تلاش در دستیابی به پیشرفته‌ترین و بیشترین تجهیزات نظامی، استدلالات مختلفی دارند، ولی نظریه‌پردازان اسلامی استدلال دینی هم برای لزوم تامین پیشرفته‌ترین سلاح‌ها ارائه می‌کنند. آنها به این آیه استناد می‌کنند که خداوند از مسلمانان خواسته است از همه قدرت و توان خود برای آمادگی در برابر دشمنان استفاده کنند: و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه (سوره انفال، آیه 60). این استدلال قرآنی هر چند واضح و روشن است، ولی باید توجه داشت که:

1. لزوم آمادگی در برابر دشمن و تهیه ادوات دفاعی، یک حکم عقلایی و بلکه فطری است که همه خردمندان عالَم آن را درک می‌کنند. (المیزان، ج9، ص115) از این رو آیه قرآن در این باره جنبه «امضایی» داشته و نباید حکم تاسیسی و تعبدی تلقی شود.
بر اساس این مبنا، قلمروی این حکم در آمادگی‌های دفاعی و تجهیزات جنگی «محدود» به تایید و تصویب خردمندان است و از عموم آیه نمی‌توان مشروعیت تدارک و تهیه «هرگونه سلاح» و در «هر شرایط» را استفاده کرد حتی اگر عقلا آن را مجاز ندانند.
و از اینجا می‌توان به عمق و دقت نظر علامه طباطبایی پی برد که عموم و اطلاق ادله قتال را نفی کرده و شمول آن را نسبت به ادواتِ تخریب حرث و نابودی نسل انکار کرده و مفاد آن را تنها در حد استفاده از «وسائل شریفه» که بکارگیرش ضداخلاق نیست پذیرفته است (المیزان، ج4، ص164).
این نظریه در برابر نظریه دیگری است که به استناد عموم آیه، تجهیز و تهیه هرگونه سلاحی و از آن جمله سلاح هسته‌ای و بمب اتمی را تجویز می‌کند (دکتر ابوالقاسم گرجی، آیات‌الاحکام، ص56).

2. در آیه (واعدوا لهم مااستطعتم من قوه) که دستور به فراهم کردن «قوه» داده شده است، قوه هر چند ابزار جنگی را شامل می‌شود، ولی به آن اختصاص ندارد. «قوه» نیرو و توان است و شامل هرگونه قدرت اجتماعی و اقتصادی و اعتقادی در برابر دشمنان است. حتی در روایات «آراسته بودن ظاهر» هم نوعی «قوه» در برابر دشمن دانسته شده است (من لایحضره الفقیه، ج1، ص123، قال ع منه الخضاب بالسواد) و مفسران «اتفاق کلمه» را هم قوه دانسته‌اند و به گفته شهید سید محمد باقر صدر این «قدرت»، پیش از هر چیز بُنیه معنوی و امکانات مادی برای تولید ثروت است که برای ایستادگی در برابر دشمن ضروری است (اقتصادنا، ص631).

بر این اساس، اختصاص دادن قدرت، به قدرت نظامی و ادوات جنگی و یا اولویت دادن به آن در تضاد با مفهوم گسترده آیه است و همین توهم اختصاص موجب غفلت از اشکال دیگر قدرت که نقش تعیین‌کننده‌تری در پیروزی بر دشمن دارد، می‌شود. مگر نه این است که مسلمانان صدر اسلام، بدلیل برخورداری از پشتوانه استوار اعتقادی بر دشمنان خود چیره می‌شدند؟ و مگر آنان با افزایش ادوات جنگی از قدرتشان در برابر دشمن کاسته نگردید و در حالی که در آغاز توانشان ده برابر دشمنان بود ولی با گسترش نیروی نظامی، ضعیف شده و قدرتشان به یک پنجم کاهش یافت! (سوره انفال، آیه 65) برتراند راسل در کتاب قدرت به برتری این قدرت مسلمانان اعتراف دارد.

بر اساس نگاه فرانظامی به مقوله قدرت جامعه‌ای می‌تواند با بهره‌مندی از قدرت، دشمن خود را به ترس و وحشت اندازد که نیروهای جوانش از امید، شهروندانش از رضایت، تجارتش از رونق، دانشگاهش از نشاط، عدلیه‌اش از عدالت و رهبرانش از محبوبیت برخوردار باشد. با این نگاه تلاش برای گسترش رفاه و جلب رضایت مردم و کاهش اختلافات داخلی، تلاش برای کسب قدرت بیشتر است ولی صرف هزینه‌های سنگین برای تهیه ابزارهای جنگی در جامعه‌ای که ناله فقر از هر کوی و برزن بگوش می‌رسد و پریشانی بر چهره بسیاری از مردم دیده می‌شود و فساد در آن مشهود است، در حقیقت افزایش قدرت و به هراس انداختن دشمنان نیست و به (ترهبون به عدو الله و عدوکم) نمی‌انجامد.

مولا امیرالمومنین به اصحاب خود فرمود که سپاهیان شام بر شما غالب می‌شوند چون«صلاح» در میان آنان و «فساد» در میان شما حاکم است (نهج‌البلاغه، خطبه 25) شگفت‌آور است که رهبری علنا وجود صلاح و سلامت را در بلاد دشمن می‌پذیرد و به وجود فساد در یاران خود اعتراف می‌کند و صلاح آنان را زمینه دستِ برتر و قدرت بالاترشان اعلام می‌دارد !! «جماران»

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/hI7PW

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا