به بهانه سالگرد درگذشت مهندس هُدا صادقیان در سانحه رانندگی
گزیده مطالب شماره 723
ضرورت توجه مدیران ارشد شهری به نصب تجهیزات ایمنی و تابلوهای هشداردهنده در جادههای برونشهری
علیمحمد رسولیان: یکسال از فقدان مهندس هُدا صادقیان فرزند مهندس علی صادقیان شهردار اسبق و معمار بنام شهر، که در اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست داد میگذرد، چهاردهم اسفندماه مصادف با سالروز درگذشت وی میباشد. هُدا جوانی خوب و خوشسیما و دارای مدرک فوقلیسانس معماری، کاردان و مهندسی توانمند در عرصه معماری بود که آثار معماری وی در جای جای شهر، یادگاری از هنر و توانمندی اوست، وی همچنین با تدریس در دانشگاه و موسسات آموزش عالی، علم و تجربه خود را به دانشجویان آموزش میداد. همسر داغدیدهاش، مهندس شادی خوشآمدی تحصیل کرده رشته صنایع و فرزند مهندس خوشآمدی از مدیران بازنشسته اداره کشاورزی یزد میباشد، و فرزندی بنام روهام که در زمان وقوع حادثه چهارسال سن داشت و آن شب در انتظار بازگشت پدر به خانه بود، ولی با اندکی تاخیر خبر مرگ او به خانه میرسد و روهام هنوز در انتظار آغوش گرم و پر مهر پدر مانده است.
حوالی یازده شب روز چهاردهم اسفندماه 1398 هُدا از تفت و از طریق مسیر کمربندی تفت، در مراجعت به خانه بود. در انتهای راه کمربندی تفت به ورودی مسیر کمربندی شهر یزد قبل از رسیدن به روی پل کمربندی، جاده با پیچ تندی به روی پل کمربندی میرسد، هُدا در این پیچ و درست در محلی که پل آبرو قرار دارد، بدلیل نامعلومی منحرف و باتوجه به عرض کم شانه خاکی روی پل آبرو، و وجود تپه خاکی بجای گاردریل، ماشین واژگون میشود، راننده اتومبیلی که در پشت او شاهد صحنه بوده، بلافاصله با امداد و آمبولانس تماس میگیرد، با رسیدن نیروهای امداد و بیرون کشیدن بدن وی از داخل ماشین، هنوز آثار حیات وجود داشته، آمبولانس با تاخیر و در مدت زمان 38دقیقه از بیمارستان شهیدصدوقی میرسد و او را به بیمارستان منتقل مینمایند.
هُدا با رسیدن آمبولانس به بیمارستان، جان به جان آفرین تسلیم مینماید
مرگ هُدا موجب صدمات جبرانناپذیری به خانوادهاش گردید، همسر جوانش داغدار شد، فرزند کوچکش از ابتدای زندگی، تکیهگاهش را برای رشد و بالندگی و بزرگ شدن از دست داد، پدری که با زحمت و نگرانی جوانی را تربیت و بزرگ نموده، کمرش زیربار غم از دست دادن فرزند جوانش خم شد، و کانون نوپا و گرم خانوادهای به سردی گرایید.
مقصر کیست: 1-هُدا، 2-جاده، 3-پیمانکار جاده، 4-شرکت سازنده ماشین، 5-آمبولانس، 6-متولیان امر.
هرچند که احتمال دارد، که در اثر بیمبالاتی هُدا بواسطه سرعت زیاد، یا خوابآلودگی، یا تلفن موبایل کنترل از دستش خارج شده و در این حادثه مقصر خودش بوده…، ولی باید احتمالات دیگر را هم در نظر گرفت. همیشه عوامل خطرآفرین دیگری هم وجود دارند که ممکن است موجب چنین خسارات جانی گردند، مثل دویدن حیوانی در عرض جاده در شب، یا مواجهه شدن ناگهانی با موتورسیکلتی که در جلو در حرکت است و چراغ عقب ندارد، یا پائین افتادن باری از قسمت بار یک وانت که در جلو در حرکت است و بار ماشین را با طناب محکم نبسته است و خیلی عوامل دیگر. لذا احتمال دارد که آن شب، درست در محل پر خطر جاده، (لحظه عبور از روی پل آبرو جاده و در پیچ) هُدا با یک چنین عواملی روبرو گردیده و او برای جلوگیری از برخورد و سعی در تغییر مسیر، با تپه خاکی موجود در شانه جاده که احتمالا به منظور ایمنی رانندگان از خطر پرت شدن در آبرو بوده برخورد مینماید و همین تپه خاکی باعث واژگونی ماشین و از دست رفتن جان وی گردیده است.
و به جرات میتوان گفت، به احتمال بیش از 60درصد، اگر بجای این تپه خاکی که غیراصولی و غیراستاندارد میباشد، گاردریل نصب شده بود نه تنها جان هُدا، بلکه جان کسان دیگری هم که قبل از هُدا در این محل به کام مرگ رفتهاند، نجات مییافت. چون این اولین حادثه در این نقطه از جاده نبوده و قبلا هم موارد زیادی از حادثه در این محل وجود داشته است، چون این نقطه از جاده، محل پرخطری است و هیچگونه تجهیزات ایمنی برایش در نظر گرفته نشده است.
در کشورهای پیشرفته که جان انسانها ارزش دارد، آخرین امکانات و تجهیزات استاندارد و بروز را جهت ایمن ساختن جادهها و کاهش صدمات جانی و مالی ناشی از حوادث رانندگی را با دقت و مطالعه و بطور اصولی بکار میگیرند. ولی متاسفانه دستاندرکاران ما، آنطورکه باید و شاید توجه لازم را به این مسائل ندارند و خیلی از اقداماتی که در این رابطه، چه در جادهها و چه در شهرها انجام میدهند، غیراستاندارد، سلیقهای و حتی خطرآفرین میباشند. نظیر همین تخلیه خاک روی شانه جاده در محل پل آبروها بجای گاردریل، و یا ایجاد دستانداز در جادهها و در خیابانهای شهرها و در سر چهارراهها بجای نصب تابلو سرعت و خطکشیهای ضروری که این عوامل هر دو خطرآفرین هستند.
امروز کارخانجات پیشرو اتومبیلساز در کشورهای پیشرفته، بعد از اختراع کیسه هوا (ایربگ)، برای نجات جان سرنشینان اتومبیل، اتومبیلهای هوشمند را طراحی نمودهاند که حتی در اثر خواب رفتن و یا سکته راننده در حین رانندگی، بدون هیچگونه حادثهای، اتومبیل با هشدار دادن به سایرین، به صورت هوشمند به کنار جاده هدایت میشود و در محل امن میایستد. و آنوقت کارخانجات اتومبیلسازی در کشور اسلامی ما، اگر هم روی ماشینی هشت عدد ایربگ طراحی شده، برای سودجویی بیشتر، ششتای آنها را حذف مینمایند، همانگونه که در مورد اتومبیل هُدا صادق است.
بنابراین، اگر عمیقا به موضوع حوادث رانندگی و تلفات جانی آن نگاه شود، میبینیم که یک زنجیره از عوامل انسانی در آن نقش دارند، که مستلزم دارا بودن دقت و درستی، وجدان کاری، صلاحیت و شایستگی و داشتن علم و اطلاعات بهروز این افراد میباشد. و مدیرانی که در راس امور قرار دارند، نقش بسزایی در مدیریت و هدایت سازمانهای دستاندرکار و تحت رهبری خود را دارند.
امید است که مسئولان شهری باتوجه به آمار بالای تصادفات شهر یزد که مقام دوم در کشور را دارا میباشد، با دقت و درایت بیشتری به این مهم توجه نموده، و با استفاده از کارشناسان مجرب نسبت به اصلاح امور جادههای برونشهری و تجهیز جادهها با وسایل و تجهیزات ایمنی روز و نصب تابلوهای هشداردهنده، و همچنین در داخل شهر، استفاده از تابلوهای سرعت و خطکشی و نصب تابلو توقف در سر چهارراهها بجای سرعتگیرهای کف خیابان، اقدامات لازم و عاجل بعمل آورند.
و نیز ضرورت فرهنگسازی و آموزشهای لازم به هر طریق ممکن، در دستور کار خود قرار دهند. به مردم نحوه صحیح رانندگی و بروز حوادث ناگوار را که در اثر بیمبالاتی در حین رانندگی ممکن است اتفاق بیفتد را گوش زد نمایند. درخصوص رانندگان موتورسیکلت فرهنگسازی اساسی لازم است، چرا که میبینیم خانوادههای موتورسوار چگونه جان افراد خانواده خود را در معرض خطر قرار میدهند. و آمار بالای تصادفات و مرگومیر موتورسواران باید مورد توجه مسئولان شهری قرار گیرد. کمااینکه درخصوص رانندگان اتومبیل با فرهنگسازی، استفاده از کمربند ایمنی بین رانندگان و سرنشینان رواج پیدا کرد و بسیار هم اثربخش بوده است. در مورد موتورسواران هم باید یک فرهنگسازی قوی و مؤثر و دستورالعملهای اکید برای حفظ جان کودکان و فرزندانشان صورت گیرد.
با آرزوی روزی که آمار تصادفات و ضایعات جانی ناشی از این تصادفات به حداقل ممکن کاهش یابد.