شماره 768گزیده مطالب

امر به معروف ما فقط به چندتا مو محدود شده است

گزیده مطالب شماره 768

فرزند آیت‌ا… بهجت گفت: ما با چه زبانی صحبت کرده‌ایم که برعکس، بی‌حجابی ترویج شده؟! تبلیغ با زبان و روش غیرمطلوب، که خودِ امربه‌معروف با زبان منکر است می‌کنیم؟! اجنبی که همیشه علیه اسلام تبلیغ می‌کند، اما ما چه حرکتی انجام دادیم و می‌دهیم که مردم را به طرف اجنبی سوق می‌دهیم؟! ما با تبلیغِ بد و زبانِ بد پیش می‌رویم و تبلیغ ما در جامعه ضد تبلیغ است.

جماران: حجت‌الاسلام والمسلمین علی بهجت گفت: امربه‌معروف ما فقط به چندتا موئی که آشکار شده، محدود شده؛ آن هم با روش خودمان، نه روش اهل‌بیت علیهم‌السلام. ولی آنجا که هر روز جیب ما را خالی می‌کنند، یعنی سرقت می‌کنند از همه! دردمان نمی‌آید، امر‌به‌معروف هم نداریم! اما آن گردن کلفتی که 12 هزار میلیارد دلار برده و به کانادا رفته، فقط می‌گویند «وی را تعقیب می‌کنیم» و مردم به مرور زمان این قضیه را فراموش می‌کنند!

مشروح گفت‌وگو با فرزند مرحوم آیت‌ا… بهجت درخصوص مسأله حجاب در پی می‌آید:

مستحضرید که امروزه بحث حجاب تبدیل به چالش شده است، نظر و تحلیل حضرتعالی چیست؟

پوشش و حجاب مردان و زنان، از بدیهیات انسانی و امتیاز انسان از حیوان و نیز از مسلمات تمام شرایع و اسلام است. درباره این چالش فعلی جامعه، ما باید به عمل خود نگاه کنیم و ببینیم چه کرده‌ایم. رضاخان پلید با دیکتاتوری و زور چادر را از سر مردم برداشت و سعی کرد مردم ایران را در تمام کشور مثل اروپایی بدون چادر و روسری کند. در مشهد یکی از خدام گفت که من در حرم امام رضا(ع) بودم که زنی با روسری به حرم آمده بود. یک از خادمان حرم رفت و روسری را از سر آن زن برداشت و گفت، «از امام رضا(ع) خجالت نمی‌کشی که با روسری اینجا آمدی؟!» یعنی رضاخان کار را به اینجا در سلب آزادی و انتخاب مردم رسانده بود.

وقتی که شرّ او از کشور رفع شد و همان‌هایی که رضاخان را آورده بودند، وی را بردند؛ آقایان علما چه کار کردند؟ مگر چقدر طلبه داشتیم؟ در سراسر کشور هزار طلبه که اجازه عمامه داشته باشند، نداشتیم. همه زنان داوطلبانه حجاب را قبول کردند، چرا؟ برای اینکه رضاخان با بیان خشنی فحشا را ترویج می‌کرد. کار زشت او باعث ترویج اسلام شد و غیر از رگه مختصری از بی‌حجابی که در برخی از شهر‌ها مانده بود، همه زنان مشتاقانه حجاب را قبول کردند. یادم است که در قم کسی نمی‌توانست با چادر توری از اتوبوس پیاده شود، 50 قدم نمی‌توانست راه برود و برمی‌گشت و جوّ جامعه وی را تحویل نمی‌گرفت.

ما با چه زبانی صحبت کرده‌ایم که برعکس، بی‌حجابی ترویج شده؟! تبلیغ با زبان و روش غیرمطلوب، که خودِ امربه‌معروف با زبان منکر است می‌کنیم؟! اجنبی که همیشه علیه‌ اسلام تبلیغ می‌کند، اما ما چه حرکتی انجام دادیم و می‌دهیم که مردم را به طرف اجنبی سوق می‌دهیم؟! ما با تبلیغِ بد و زبانِ بد پیش می‌رویم و تبلیغ ما در جامعه ضدتبلیغ است. از قضا در تلویزیون برنامه خوبی دیدم. در آن برنامه یک روانشناس گفت: شما بچه‌های خود را برای نماز چگونه بیدار می‌کنید؟ لگد می‌زنید، پاشو! یا می‌گویید عزیزم، نازم، دخترم، گُلم بیدار شو و نماز صبح بخوان؟ تفاوت خطاب در این دو صورت چگونه است؟ اکثر بچه‌ها گفتند که پدر و مادر ما خوب برخورد می‌کنند؛ ما را با نازم و عزیزم بیدار می‌کنند و عاشقانه نماز می‌خوانیم. اما برخی از دانش‌آموزان گفتند: ما کاری می‌کنیم که پدر و مادر فکر کنند که نماز خوانده‌ایم! برخی می‌گفتند که ما وضو هم نمی‌گیریم، چون والدین، ما را با زبان بد برای نماز بیدار می‌کنند؛ لذا در تبلیغ باید لطافت زبان داشته باشیم و معارف اهل‌بیت(ع) را به مخاطب برسانیم تا فرهنگ درست شود. مانند آنان بگوییم و عمل کنیم و شیعه آنان باشیم، نه تابع تمایلات و تعصبات خودمان؛ بدیهی است نتیجه عکس می‌دهد، تبلیغ با زبان بد، ضدتبلیغ می‌شود!

به عنوان شخصیتی که فرزند آیت‌ا… العظمی بهجت هستید، چند نمونه رفتاری و خاطره از مرحوم والد که ایشان در حوزه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، با عمل برخورد می‌کرد، بفرمایید.

ایشان در این‌باره بسیار لطیف عمل می‌کردند. مثلا وقتی کسی خودش می‌آمد و به آقا التماس دعا می‌گفت، و ایشان می‌دیدند که او مثلا محاسنش را کلا تراشیده است، ولی آمده و التماس دعا دارد معلوم است به یه چیزی معتقد است، آنجا به او با یک ظرافتی اشاره می‌کردند که نمره‌ای از محاسن را بگذارد، و این عبارت را می‌فرمودند شما هم نمره‌ای محاسن بگذار تا دعایم مستجاب شده و رد نشود؛ تازه آن شخص کلی خوشحال می‌شد و افتخار می‌کرد که آیت‌ا… بهجت من را نصیحت کرده است؛ و ایشان، چون خودش واقعا به همه احکام شرعی پایبند بودند و مردم این را در همه حرکات ایشان لمس می‌کردند وقتی نصیحتی می‌کردند با عشق قبول می‌کردند. مردم نوعا عفت و پاکی رو دوست دارند، و جذب خوبی‌ها می‌شوند، ولی وقتی می‌بینند ما آن‌ها را از یک منکر نهی می‌کنیم، درحالی که خودمان انواع ظلم و منکر را به راحتی انجام می‌دهیم؛ طبیعی است نه تنها حرف ما را نمی‌پذیرند، بلکه لج هم می‌کنند، چون خودمان درست نیستیم، به دیگران توصیه می‌کنیم شما باید درست باشید، ولی ما…؟!

آقا در توصیه‌هایشان این روایت را می‌فرمودند که «کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم» یعنی با عملتان مردم را دعوت کنید نه اینکه عملتان با حرفتان متناقض باشد! ما نشسته‌ایم و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را مطابق میل خودمان کرده‌ایم. آیا دل ما برای اسلام و قوانین اسلام می‌سوزد؟ چطور شد وقتی که مال مردم را می‌خورند و شخصی 12 هزار میلیارد می‌برد، این فساد هیچ نهی‌ای در اسلام ندارد؟ در تلویزیون کارشناسان گفتند چهل و چند سال است در مملکت ما در بانک مرکزی یک مسئولی نیست تا ارزش پول مردم «حق‌الناس» را حفظ کند. عجب! برای حق مردم این‌قدر ارزش قائل نیستیم؟ از اول تا الان چند ده مرتبه پول ما نسبت به ارز‌های جهان بی‌ارزش شده؟ چه کسی به فکر این مسأله بوده و درد حق‌الناس داشته؟ هیچ به فکر هستند؟ اگر بودند ارزش پول ملی ما در جهان این می‌شد؟

امربه‌معروف ما فقط به چندتا موئی که آشکار شده، محدود شده؛ آن هم با روش خودمان، نه روش اهل‌بیت علیهم‌السلام. ولی آنجا که هر روز جیب ما را خالی می‌کنند، یعنی سرقت می‌کنند از همه! دردمان نمی‌آید، امربه‌معروف هم نداریم! اما آن گردن کلفتی که 12 هزار میلیارد دلار برده و به کانادا رفته، فقط می‌گویند «وی را تعقیب می‌کنیم» و مردم به مرور زمان این قضیه را فراموش می‌کنند!

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/OJHvq

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا