آقای رئیسی! استماع نقد و نظر مردم و بررسی آن مقدم بر سفر نیویورک نبود؟
انعکاس آیینه شماره 746
ساعت 6 بعدازظهر روز 22 شهریورماه مهسا امینی دختر 22 ساله سقزی در نزدیکی ایستگاه متروی شهید حقانی تهران درحالی که همراه برادرش بود توسط گشت ارشاد دستگیر شد او را برای گذراندن کلاس توجیهی به بازداشتگاه منتقل کردند و در 25 شهریورماه در بیمارستان کسری درگذشت و مرگ غمناکش دلها را سوزاند. بسیاری از افراد و اقشار و طبقات مختلف واکنش نشان دادند و به نحوی تأثر خود را از این واقعه دردناک ابراز نمودند.
سیدابراهیم رئیسی ریاست قوه مجریه که دومین مقام کشور میباشد در اقدامی ارزشمند در تاریخ 27 شهریورماه طی تماس تلفنی به خانواده مهسا امینی تسلیت گفت و ازجمله اظهار داشت: «دستور دادهام با دقت رسیدگی شود تا هیچ حقی ضایع نشود… دختر شما و همه دختران ایران فرزندان من هستند و احساس من در این حادثه مانند از دست دادن یکی از عزیزانم است…»
رئیسجمهور در 28 شهریورماه عازم نیویورک شد. نگارنده این سطور نظر خوانندگان را به این نکته جلب مینماید که پس از پیروزی انقلاب اسلامی سفر سیدابراهیم رئیسی به نیویورک بیستمین سفر نخستوزیر و روسای جمهور ایران به سازمان ملل متحد میباشد. در 26 مهرماه سال 1359 شهید محمدعلی رجایی با عنوان نخستوزیر در سفر به نیویورک در شورای امنیت سخنرانی کرد و پای شکنجهدیده خود را روی میز کنفرانس خبری گذاشت و با نشان دادن آثار شکنجهها در زندانهای رژیم شاه از قدرتهایی که ایران را حمایت کرده بودند انتقاد کرد. مقام رهبری در سمت رئیسجمهور در 31 شهریورماه 1366 ضمن سخنرانی در سازمان ملل به جنایات صدام حسین در جنگ تحمیلی اشاره نمودند.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی در 30 شهریورماه 1377 و در دومین حضور خود در سال 1379 از «گفتگوی تمدنها» سخن گفت و نام ایران را در زمینه این پیشنهاد در تاریخ سازمان ملل ثبت کرد. مرحوم آیتا… هاشمی رفسنجانی در دو دوره 8ساله ریاست جمهوری به سازمان ملل نرفت که باتوجه به روحیه و تشخیص ایشان به ضرورت در توسعه روابط بینالمللی شاید موارد با اهمیتتری ایجاب میکرد که حضور مدیریتی خود را در کشور حفظ کند. دکتر محمود احمدینژاد 8بار به سازمان ملل سفر کرد و ازجمله تعداد همراهان و بعضاً با همسرانشان و با چمدانهای بزرگ در دست و ماجرای دیدن «هاله نور» و صرف هزینههای گزاف را در تاریخ دیپلماسی و سیاسی کشور ثبت کرد و دکتر حسن روحانی هفتبار به صورت حضوری و یکبار هم به دلیل «کرونا» به صورت مجازی سخنرانی کرد و موافقان و مخالفان درباره 8 دور سفر رئیس دولت یازدهم و دوازدهم نظراتی ابراز نمودهاند اما سیدابراهیم رئیسی که اخیراً برای اولینبار به سازمان ملل سفر نموده است بعضی از اصولگرایان نتیجه آن سفر را در حد «صفر» دانستهاند و یکی از صاحبان تریبونهای رسمی در موافقت با این سفر اعلام نموده: «دشمنان ایران زمین برای مذاکره با رئیسجمهور دولت سیزدهم به صف ایستاده بودند.»
و صدا و سیما هم درباره اثاث و وسایل همراهان و سوغاتیهای خریداری شده با نشان دادن فیلمی اعلام نمود چمدانها و بستهبندیها بیشتر، وسایل زندگی یکی از دیپلماتها است که در کارتن موز و پوشک بچه بستهبندی شده و برای حمل به ایران از هتل به فرودگاه حمل میکردهاند اما از حق ماموریتها و دلارهای هزینه شده آماری انتشار نیافت. نکته مهمتر اینکه شهروندان و مردم این سرزمین میدانند در یکسال اخیر نه تنها در نحوه زندگیشان تغییری حاصل نشده است بلکه وضعیت معیشت مردم به مراتب بدتر شده است.
حوادث و اتفاقات ناگواری که در این برهه از زمان در ایران رخ داد اقتضا میکرد ریاست جمهوری از سفر به نیویورک خودداری مینمود و این ماموریت به یکی از معاونان یا وزیر امور خارجه محول میگردید تا رئیسجمهور بتواند باتوجه به اعتراضات با استفاده از تجربیات گذشته و نظرات مشاوران دلسوز و علاقهمند به انقلاب و میهن و درس گرفتن از پیش آمدن وقایعی اینچنین مسئولیت و هماهنگی اداره امور را به عهده گیرد و از بروز خشم انباشته از ناکامیها و فقر و بیکاری و گاه عدم رعایت عدالت و انصاف که اثرات آن در زندگی مردم بویژه نوجوانان و جوانان بوجود آمده جلوگیری کند و نمیگذاشت در بسیاری از نقاط انبار این خشم و غضب منفجر گردد و در نهایت با شنیدن نقدها و نظرها و اعتراضات این موضوع مهم هرچه زودتر حل و فصل میشد و یا حداقل آرامتر برگزار میگردید تا همانند آتشی زیر خاکستر به آینده منتقل نگردد.
در اینصورت چه بسا بعضی از نیروهای خودسر از اقداماتی که درگیریها را شعلهورتر میکند دوری مینمودند و با توضیحات مسئولان و افراد مورد اعتماد مردم، معترضان اقناع میشدند و صدمات کمتر میشد. مهمتر آنکه اگر در آغاز پیدایش این واقعه یکی از افرادی که در دستگیری و انتقال مهسا امینی به محلی که میخواستند وی را ارشاد نمایند دستور داده میشد تا هنگام رسیدگی به این امر ولو به صورت موقت تغییر سمت بدهد یا برکنار گردد و یا یکی از مقامات انتظامی از خانواده امینی و مردم عذرخواهی میکرد شاید جلوی بسیاری از واکنشها و عکسالعملها گرفته میشد و چه بسا میدان بهانه از دست مخالفان نظام و دشمنان این ملت و شبکههای معاند گرفته میشد و به این طریق نمیتوانستند بخشی از جامعه را طرفدار حجاب و قسمتی را طرفدار بیحجابی و حتی هرزگی و برهنگی معرفی نمایند و در نهایت مطالبات اصلی نادیده گرفته شود و عدهای از دوستان ناآگاه داخلی هم که گاه از رسانه ملی استفاده میکردند به گونهای عنوان نمودند که مطالبات مردم بیحجابی و برهنگی است.
عموم شهروندان به این نکته واقف هستند که گشت ارشاد به صورت کنونی جایگاهی از نظر حقوقی ندارد و در این ستون مقالهای تحت عنوان «به مردم توهین نکنید و به جای گشت ارشاد طرحی نو دراندازید» مورخ 5/5/1401 تقدیم خوانندگان آیینه گردید.
ضمناً طی سالیان متمادی مشخص شده است دستگیری دختران و خانمهایی که حجاب مناسبی ندارند و آنها را سوار بر «ون» میکنند و گاه قسمتهایی از بدن آنان نمایان میگردد یا با بغل کردن و تهدید، دستگیرشدگان را به داخل ماشین میاندازند گرچه به اصطلاح ساعتی هم آنان را مورد مشاوره قرار میدهند تا ارشاد شوند نه تنها نتیجه مناسبی نداشته بلکه اثرات سویی نیز در دلها به جا گذاشته است، مردم از رئیسجمهور که مکرر از عدالت سخن میگوید میپرسند زنان بدحجابی که ایام انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم عکس کاندیدای خود را روی سینه گذاشته و یا بالای سر گرفتهاند چرا ارشاد نشدند و چرا از گشت ارشاد خبری نبود؟
قانوناً نیز ضابط دادگستری حق احضار، دستگیری، تنبیه و در نهایت اخذ تعهد را ندارد بویژه گروهی از مردم احساس میکنند به جای پرداختن به حل مشکلات معیشتی و رفاهی شهروندان و حل مساله گرانی و تورم و بیکاری و مسکن و بسیاری دیگر، مسأله حجاب را به چالش امنیتی تبدیل کردهاند. دهها میلیون نفر با گوشت و پوست و استخوان خود لمس میکنند گرانیهای کمرشکن و طاقتفرسا و تورم موجود، خردکننده و فسادزا میباشد نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی کوچکتر شدن سفرهها را در پی داشته و در اثر عدم رعایت عدل و انصاف و در نهایت در اثر جراحی اقتصادی در موقعیتی نامناسب به علت عدم نظارت مسئولان ذیربط به جای گران شدن چند قلم کالا چندصد کالا و مایحتاج زندگی سرسامآور گران شده و در واقع تورم و گرانی دمار از روزگار نه تنها کسانی که زیر خط فقر زندگی میکنند بلکه عدهای از طبقات متوسط را هم به ستوه آورده است.
دولت سیزدهم در سال اول حکومت نتوانسته است بنابه گفته شهید آیتا… سیدحسن مدرس نماینده دانا و توانا و دلسوز و سادهزیست مجلس شورای ملی به «تعمیر بلاد» و «تامین عباد» بپردازد. اواخر سال 1400 سیدابراهیم رئیسی در نظر داشت تا پایان همان سال فقر مطلق را از بین ببرد و این امر به سال 1401 موکول گردید و حالا هفتمین ماه سال را سپری میکنیم آیا روزبهروز ادامه زندگی بر مردم سختتر و دشوارتر نشده است؟ بسیاری از وعدههای سیدابراهیم رئیسی تحقق نیافته و ازجمله وعده ساخت 4میلیون مسکن در چهار سال به نسبت بر زمین مانده است. اختلافات فاحش طبقاتی بیداد میکند در خیابانهای تهران و بسیاری از شهرهای دیگر میبینیم اتومبیلهای چندمیلیارد تومانی و عدهای با دریافت حقوقهای نجومی و درآمدهای کلان در رفت و آمد هستند و با سرعت به سوی ویلاها و آپارتمانها و باغهای چند ده و چندصد میلیارد تومانی میروند درحالی که فراوانند زنان و مردان و دختران و پسرانی که از حداقل درآمد روزانه محروم هستند، مسکن مناسب ندارند و عدهای در سطلهای زباله تا کمر خم میشوند بلکه بتوانند چیزی بیابند و برای امرارمعاش به فروش برسانند یا تهمانده غذایی و قوت بخور و نمیری به دست آورند یا در چهارراهها گلفروشی و دستفروشی کنند یعنی در واقع زندگی این افراد مردن تدریجی است و دهها میلیون نفر در اثر ناداری و عدم دسترسی به امکانات رفاهی و بهداشتی در مضیقه هستند.
بارها خواندهایم که عدهای پس از دستگیری اعتراف میکنند برای تامین پول جهت معالجه پدر یا مادر یا یکی از اعضای خانوادهشان به دزدی، فساد، فحشاء، کیف قاپی، دزدیدن موبایل و جیببری روی آوردهاند. به هرحال نظر نویسنده این سطور این بود که چون رئیسجمهور مسئولیت اجرای قانون اساسی را به عهده دارد و به جز اموری که قانون به عهده مقام رهبری گذاشته است میتواند و باید اداره امور کشور را بر عهده بگیرد میتوانست با بکارگیری نیروهای دانا و دلسوز و علاقهمند به این سرزمین نظارت کامل بر امور داشته باشد چه بسا جانهای عدهای از مدافعان امنیت و اعتراضکنندگان حفظ و در حد توان از حوادث و وقایع ناگوار پیشآمده جلوگیری میشد و زودتر آرامش به این سرزمین بازمیگشت.
آخرین نکته اینکه برابر با قانون ورود نیروهای نظامی و انتظامی و مسلح به دانشگاهها ممنوع است اما ازجمله در دانشگاه صنعتی شریف که دانشجویان تجمعاتی داشتند و با سر دادن شعارهایی اعتراض خود را نسبت به وقایع اخیر نشان میدادند عدهای وارد محیط دانشگاه صنعتی شریف شدند و آنگونه که بعضی از خبرگزاریها نقل کردند با گلولههای پلاستیکی به سمت دانشجویان شلیک کردند و اوضاع در آن حد وخیم شد که وزیر علوم همان شب وارد دانشگاه شد و عدهای از مردم نیز اطراف دانشگاه جمع شده بودند تا فرزندان خود را از آن محوطه خارج کنند با تشکیل جلسه رئیسجمهور با وزیر علوم که پرسیده شد چرا نیروها وارد محوطه دانشگاه شدهاند آیا درنهایت بنابه گفته رئیسجمهور قداست علمی و اخلاقی و اعتبار و خوشنامی جامعه نخبگی این دانشگاه و دیگر محیطهای علمی و آموزشی مخدوش نگردید؟ والسّلام.
رضا سلطان زاده – مدیرمسئول