زبان درازشماره 660گزیده مطالب

داستان بادمجان و اشتباه لپی یا…!

طنز شماره 660

علی آقا چندین سال راننده اختصاصی مدیران کل متعدد یکی از ادارت کل می‌باشد از این رو به منبع خوبی برای ارزیابی تخصص و سواد و مدیریت آنها مبدل شده است. وقتی احوال مدیرکل جدید را پرسیدم گفت: پرت قضیه و از اوضاع مردم بی‌خبر است ضمناً به محض انتقادی ساده یا مقایسه زمان مدیریت وی با روزگار مدیران قبل فورا عصبانی شده، موضع می‌گیرد مثلاً دیروز گفتم آقای دکتر! ریشه مشکلات این است که تیغ جراحی دکتر مرتاض! را به «غلوم سلاخ» و ساطورش را به دست «دکتر فلان» داده‌اند.

بلافاصله با پرخاش گفت تو فقط درباره کلاچ و دنده قضاوت کن! ولی امروز گویا حال و احوال مدیرکل سرجای خودش بود و با آرامی گفت: در مورد اینکه کسی سر جای خودش نیست تا اندازه‌ای درست گفتی مثلاً بگو ببینم: آپاراتی لاستیک به بادمجان چه ربطی داره؟ با تعجب گفتم: چطور آقای دکتر؟ مدیرکل با قیافه متفکرانه گفت برو تابلو آپاراتی سر کوچه منزل ما را ببین. می‌فهمی!! عصر که ایشان را به منزل می‌بردم چشمم که به تابلو آپاراتی افتاد خندیدم. دکتر که از خنده و شوخی پرهیز می‌کرد و معتقد بود پرستیژش پایین می‌آید با عصبانیت گفت: نگفتم خنده در محضر ما ممنوع! گفتم آقای دکتر ببخشید، قضیه تابلو که فرمودید: روی تابلو آپاراتی نوشته: آپاراتی، باد، مجانی است!! ربطی به بادمجان ندارد و زیرلپی به طوری که دکتر جان متوجه نشود گفتم: اتفاقاً این یکی سرجای خودش است و کارش هم درسته! دور از جان شما.

زبان‌دراز

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/xz0UZ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا