نوشتهاند چند روز تعطیلات عید، سلطان صاحب قران «ناصرالدینشاه» غذاهای پر چرب و حجیم و تنقلات و حلوا مکرر میل فرموده تحرک لازم هم نداشتند گوارش و دفع وجود نازنین دچار اختلال گردید و یبوست شیطان صفت و شکم درد پست ناجوانمرد سراغ لنگر ثبات و رفاه کشور و رعایا آمد داروی اطبا و دعای علما نیز موثر نیفتاد.
اعلیحضرت را خشم مستولی و از همان دارالتخلیه امر به احضار طبیب خاص کرده همزمان جلاد را نیز احضار فرمودند چون اعظمالاطبّاء خطر را بیخ گوش دید و چنانکه گفتهاند: (جان چون در خطر افتد زبان باز شود).
گفت: آخرین تجویز من حکیم خواباندن «دمرو» قبله عالم و استعمال اماله محتوی داروی مسهل است.
به محض شنیدن کلمه اماله اعلیحضرت از همانجا فریاد زدند چه گفتی؟ کی را اماله کنند؟
پزشک مخصوص که قافیه را بس تنگ دید گفت قبله عالم سلامت باشد فوری معتمدالوزرای بخت برگشته را خوابانده و امالهاش کردند. از قضا حال اعلیحضرت خوب و مزاج روان شد گویا شوک یا مسهلات قبلی یا دعای ملاباشیان و آخوندهای درباری موثر افتاده بود!
من بعد اعلیحضرت حکم فرمودند هرگاه قبله عالم یبوست گرفتند معتمدالوزرا را اماله کنند.
این نقل مرا یاد روزنامههای توپخانهای چون کیهان و سایتهای وابسته افتاد هرجا گیر افتاده یا مشکل پیش آید یا دولت عالیه علیه رئیسی در آفساید و خودزنی افتد و گاه رسوایی ببار آورد و یا سوتی بدهد بلافاصله سراغ اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان میروند و از همه نزدیکتر شیخ دیپلمات باشد خواه عدم استقبال شایان روسها از رئیسی و وزیر امور خارجهاش باشد یا حمله طالبان به مرزها، در این صورت اعظمالفحاشان مینویسد به کوری چشم اصلاحطلبان ضمناً خواستار اشد مجازات آنها هم میشود با این تفاوت که امیدی به بهبودی بیمار مورد نظر ندارند و اصلاحطلبی هم موجود نمیباشد!!
زباندراز