شماره 734گزیده مطالب

کِلک خیال‌انگیز: پَسین آدینه با داستان

گزیده مطالب شماره 734

حسین معلم

حسین معلم: داستانک
بابا آب داد
بابا نان داد

دست دخترک را گرفته بود و آرام سوی آرامستان روستا پیش می‌رفت.

دخترک به تازگی «بابا آب داد، بابا نان داد» یاد گرفته بود.*

پیرمرد در آستانه بازنشستگی بود. سی سال «بابا آب داد، بابا نان داد» یاد داده بود.*

به سنگ قبر که رسید، ایستاد. به نوشته‌های روی سنگ قبر خیره شد و چشم‌خوانی کرد. سپس آه کشید، و دست به سینه؛ سوی سنگ و نوشته‌ها خم شد!*

دخترک -که کنجکاوانه نگاهش می‌کرد- گفت: «بابابزرگ! این کار یعنی چه؟!»

گفت: بابا! یعنی اَدای احترام! یعنی بزرگی که زیرِ این سنگ آرَمیده است؛ به مهربانی «بابا آب داد، بابا نان داد» به من آموخت.

پی‌نوشت:
*آنکه وامدار معلّم نیست، کیست؟!

همه (بی‌استثنا) وامدار معلّمند، زیرا دست‌کم الفبا را از معلّم آموخته‌اند.

خردمندان با چشم و رو می‌دانند و می‌فهمند. بی‌چشم و رویان نه می‌دانند، نه می‌فهمند!

*اَدای احترام: به جا آوردن دَین، پرداختن وامی که فرض و لازم است (در این‌جا بزرگداشت کسی که وامدارش هستیم).

-آفرینش و شکار سوژه‌های ناب از زندگی روزمرّه برای فیلم و انیمیشن (از جُنگِ؛ مرد هزار داستان، بخش کودک و نوجوان، آموزگاران ماندگار ایران،

داستان برای کتاب درسی؛ کتاب ملّی).

-آدینه 4/3/1401 خورشیدی

 

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/AUI2o

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا