چه میشود که یک شهروند به حدی میرسد که برروی سفارت اسلحه میکشد
گزیده مطالب شماره 760
مهدی حاج محمود عطار در خبرآنلاین نوشت: یا باید قوانین بینالملل را پذیرفت یا باید تکلیف خود را با آنها به روشنی برای ملتها ترسیم کرد. ایران چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه خوشایندمان باشد چه نه، در طول تاریخ بارها اقدام به رفتارهای خارج از عرف دیپلماتیک انجام داده! از پاره کردن نامهی پیامبر اسلام(ص) در زمان خسرو پرویز (البته در برخی نقلها نیز بر کشتن و یا آزار حامل پیام سخن رفته است) تا کشتن فرستادههای مغول در دربار خوارزمشاهیان و این اواخر هم اشغال سفارت آمریکا و بعدترها سفارت عربستان و این آخری هم شعارنویسی بر دیوار سفارتخانهها!!!
لاجرم بیایید و ملت را آموزش بدهید که این راه و رسمش نیست. باور کنید احترام امامزاده را متولیش نگه میدارد. باور کنید نمیشود از تحریف نام جعلی خلیج و خلیج عربی ناراحت و نگران شد ولی انبوه خشم را اینگونه نشان داد. باور کنید اصلا نه به صلاح کشور است نه به صلاح جامعهی مسلمین. چرا باید مدام نگران آتو دادن دست دیگران باشیم؟! اینکه در زمان الهام علی اف آذربایجان با ما مشکلات عدیده دارد و در بغل صهیونیستها برای ما رجز میخواند یک طرف قضیه است، اینکه باید سرجایش نشانده شود چیز دیگری و راهحلهای دیگر دارد.
چرا باید یک شهروند ایرانی از همهی راههای قانونی ظرف کمتر از یکسال چنان ناامید شده باشد که چنین ناراحت و عصبانی بتواند کیان یک ملت را به بازی بگیرد؟! مگر میشود تدبیری برای او اندیشیده نشده باشد؟! چرا کسی به داد او نرسیده تا اینگونه نابخردانه و در روز تغییر رییس پلیس پایتخت چنین بیپروا با اسلحه برود و تازه فرزندانش هم همراهیش کرده باشند! آیا بنظر این پدر برای آن فرزندان میتواند دیگر پدری کند؟ چرا در کتابها و سیستمهای آموزشی کشور ما به این موارد پرداخته نمیشود؟
چرا مردمان ما اینگونه خشمگینانه سعی در احقاق حقوق خود به صورت بدوی دارند؟ ما سالها برخوردهای متوحشانه را در سایر ملل تقبیح کردهایم و میکنیم، اما چرا یادمان میرود خودمان نباید چنین کنیم؟! قصهها دارد تقریبا شبیهسازی فیلمهای تاریخی میشود، از یک قصهی عاشقانه و ناموسی به یک انبار باروت آتش زدن میرسیم. چرا!؟ واقعا اگر دستگاههای مسئول درد این هموطن را شنیده و تلاش کرده بودند، واقعا ماجرا به اینجا ختم میشد که او هم خود و هم یک ملت را به انتحار دعوت کند؟ آیا واقعا نمیشد او را کنترل کرد، تفهیم کرد و موقعیتها را برایش شرح داد؟ بارها نوشتهایم و منتشر کردیم که به هوش باشید، مسائل اجتماعی آهسته و پیوسته و در بستر زمان شکلگیری پیدا میکنند و دفعتا قابل حل و فصل نیستند. اما کو گوش شنوا.