آیا حسن نوروزی حاضر است خانه و حقوق خود را در اختیار یک یا چند جوان بگذارد و خود با اتوبوس یا مترو به بهارستان بیاید؟ شهرشان که بهارستان است و محل مجلس هم بهارستان است. چرا فرهنگسازی را از خود شروع نمیکنند؟
واقعا اگر قضیه اینقدر ساده است چرا برای مجلس شورای اسلامی اینقدر هزینه میکنند؟ از انتخابات و بررسی صلاحیتها و حقوق و مزایا و این همه ساختوساز پیرامون میدان بهارستان؟
عصرایران؛ مهرداد خدیر- حجتالاسلام حسن نوروزی نماینده شهرستان رباطکریم و بهارستان در مجلس شورای اسلامی گفته است:
«ازدواج امری است که حتما در سنین پایین باید صورت بگیرد. چرا که وقتی جوانان در سن 23 یا 24 یا تا 27 سالگی ازدواج نمیکنند، شهوت که خدادادی در درون انسان است اذیتشان میکند. به همین دلیل این جوان را افسرده پریشان و پرخاشگر میکند و بعضا مرتکب گناه میشود. همچنین تن ندادن پسرها به ازدواج باعث میشود دختران هم بیشوهر بمانند و این همه دختران بالای 30 سال مجرد میمانند که این به ولنگاری موجب میشود و مشکلاتی از قبیل بدحجابی و بیحجابی در جامعه پدیدار میشوند. اینکه مشکلات اقتصادی و به ویژه نداشتن خانه بهانهای برای ازدواج نکردن است گمراهی و انحراف است. حتما که همه نباید در بالای تهران ساکن باشند. جوانان میتوانند در روستاهای اطراف تهران با رهن و اجاره پایین زندگی کنند و صبح با اتوبوس و مترو به سرکارشان بیایند. بازهم میگویم ازدواج نکردن ریشه در تبلیغات دشمنان داد و ربطی به مشکلات اقتصادی ندارد.»
هرکسی حق دارد دیدگاه خود را مطرح کند و طبعا یک معمم و اصطلاحا روحانی نیز براساس خاستگاه دینی نظر و دغدغه خود را مطرح میکند اما چون ایشان به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی و یکی از چهرههای اصولگرا این سخن را گفته ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
1. خالی از لطف نیست که بدانیم جناب حسن نوروزی با 39 هزار و 429 رای به دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی راه یافته است. درست است که نمایندگان در همه امور و از جانب همه میتوانند صحبت کنند اما این که نمایندهای با 39 هزار رای درباره همه جوانان نظر میدهد هم جالب است. مهمتر از تعداد که حسب جمعیت طبعا متفاوت است رقابتی بودن یا نبودن است چون با مشارکت پایین نماینده نمیتواند مدعی نمایندگی اکثریت افکار عمومی منطقه خود یا کل کشور باشد.
2. در سخنان ایشان به وضوح شاهد نگاهی هستیم که نهاد ازدواج را به امری با یک کارکرد ویژه -اطفای شهوات- تقلیل میدهد. در این عبارات نگاه خاص به دختران و زنان هم مشهود است و نیاز به توضیح بیشتر نیست. اگر هدف تنها همین است و جز این نیست چرا موضوع را اینقدر پیچیده کردهاند و تدبیری دیگر درنمیاندازند؟
3. خود ایشان کجا زندگی میکنند؟ آیا حاضرند به توصیه بازیگر فیلمهای ارزشی -پرویز پرستویی- خانه و حقوق خود را در اختیار یک یا چند جوان بگذارند و خود با اتوبوس یا مترو به بهارستان بیایند؟ شهرشان که بهارستان است و محل مجلس هم بهارستان است. چرا فرهنگسازی را از خود شروع نمیکنند؟
4. جوانی که سالهاست در خانه پدری در مثلا امیرآباد یا گیشا و خیلی هم نه شمال شهر زندگی میکند دست دختر مورد علاقه خود را بگیرد و ببرد روستای اطراف تهران؟ روزی چند ساعت در راه باشد؟ افراد براساس خاستگاه خانوادگی یا سطح تحصیلات و البته درآمد منطقه محل زندگی پس از ازدواج را انتخاب میکنند. با تورم چند سال اخیر این معادله به هم ریخته است. پدر مثلا در سال 50 در استخدام وزارت دارایی بوده و خانهای در مرکز شهر دارند و حالا بازنشسته شده. جوان که نمیتواند ناگهان به اطراف تهران برود. طبقات اجتماعی به هم ریخته است و با توصیه ایشان به عکس شخص بیشتر احساس منطبق نبودن میکند. حال آن که برای ساکن روستای اطراف تهران اگر ملک و مغازه هم داشته باشد همان محل خیلی بهتر از جای دیگر است.
5. آن همه ادعای مجلس انقلابی در شناسایی خانههای خالی و طرحهای محیرالعقول برای مسکنهای استیجاری و وعده رییسجمهور مورد حمایت دایر بر ساخت یک میلیون خانه در سال رسید به اینجا که بروند دهات اطراف شهر و خانه رهن کنند؟ این که دیگر دارد در عمل اتفاق میافتد و حقوقبگیران سال به سال منطقه به منطقه پایینتر میروند و نیاز به نظر نماینده ندارد.
6. اگر ازدواج کردند و نتوانستند ادامه دهند چه؟ طلاق بگیرند اشکال ندارد؟ جوان مجرد بهتر است یا طلاق گرفته و فرزند دور از یکی از پدر و مادر؟
7. اگر نزد جوانان ازدواج بر هر امر دیگری در اولویت باشد این حرف نادرست نیست. مثل دانشجویی که جز به درس فکر نمیکند و به اتاق مشترک اجارهای هم تن میدهد.
دکتر علی لاریجانی در مصاحبهای گفته بود پیش از انقلاب و در دوره دانشجویی در یک اتاق بالای نانوایی نزدیک دانشگاه (آریامهر/ شریف) زندگی میکرده است. دکتر گلزاده غفوری هم در پاریس وقتی دانشجوی دانشگاه سوربون بوده در یک اتاق زیرشیروانی. چرا؟ چون اولا هدف مهمتری داشتند یا دارند. ثانیا میدانند آن دوره کوتاه و موقت است و بعد اصطلاحا صاحب کار و درآمد میشوند و میروند سر خانه و زندگی. اما برای آنها تحصیل و کسب مدرک دانشگاهی اولویت بود و به خاطر همین به هر سختی تن میدادند چون میدانستند گذراست. این خیلی تفاوت دارد با وضعیت امروز که اولویتها تغییر کرده و شخص با انواع سبکهای زندگی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آشناست و با ازدواج قرار است مستقر شود. یکی از انگیزههای ازدواج فراتر از اطفای شهوات تغییر طبقه اجتماعی است. در مدل آقای نوروزی تغییر اتفاق میافتد اما به عکس.
8. اگر حجتالاسلام نوروزی تنها امام جماعت مسجدی در رباطکریم یا حتی در شمیران بود و این حرف را بالای منبر یا در جمع جوانان یا در مجلس ختم بیان میکرد نیاز به این نقد نبود. چرا که نظر و راهکار شخصی تلقی میشد. اما ایشان در مقام نماینده مجلس و در گفتوگو با رویداد 24 این ایده را مطرح کرده و در معرفی ایشان در تارنمای خانه ملت هم آمده است که دروس خارج فقه را تمام کردهاند یعنی مجتهدند و قاضی هم بودهاند و وکیل پایه یک دادگستری هم هستند و دکتری مدیریت راهبردی نیز دارند. واقعا اگر قضیه این قدر ساده است چرا برای مجلس شورای اسلامی اینقدر هزینه میکنند؟ از انتخابات و بررسی صلاحیتها و حقوق و مزایا و این همه ساختوساز پیرامون میدان بهارستان؟ چون آنچه آقای نوروزی گفته واجد هیچ نکته خاصی نیست و به عقل هر جنبندهای میرسد.
9. راستی ما یک وزارتخانه هم داریم به اسم ورزش و جوانان که تازگی وزیر جدیدی به خود دیده است و معاون جوانان هم دارد. اگر نظر ایشان هم عین دیدگاه آقای نوروزی است معاونت جوانان را برچینند چون اجرای این طرح معاونت و دفتر و دستک نمیخواهد و اگر نیست بفرمایند چیست و چرا واکنش نشان نمیدهند؟
10. سالها قبل نوشتیم در ایران سه مفهوم رابطه و عشق و تشکیل خانواده درهم آمیخته. شخص وقتی بعد از بلوغ نیاز به رابطه دارد خیال میکند عاشق شده است و هنگامی که عاشق میشود میپندارد همین برای ازدواج کافی است. درحالی که ازدواج مثل تاسیس شرکت است و بیشتر باید عاقلانه باشد چون تعهدات فراوان در پی دارد و تازه شرکا در دنیای تجارت میتوانند حساب و کتاب کنند و بروند پی کارشان و با هم دیگر کاری نداشته باشند اما اینجا و در این شراکت انسانی پای فرزند که در میان باشد همیشه با هم کار دارند و تنها با هدف اطفای شهوات و در سن پایین نمیتوانند تشکیل زندگی دهند.