داییجان فرنگی مآبمان در حال کشیدن پیپ و نوشیدن قهوه بودند ازشان پرسیدم داییجان شما که سنی ازتان گذشته اهل مطالعه و سیاست هستید مقصر این همه مشکلات و عقبماندگی مملکت کیست؟
داییجان پکی به پیپ خاموش، و دستی به ریش پروفسوری کشیده با لحن فیلسوفانه جواب دادند بستگی دارد در چه سالی و از کی بپرسی؟
گفتم به طور کلی و مثلا از مدیران و رسانههای دولتی اهالی تبلیغ و بلندگوداران.
داییجان گفت تا اواخر سالهای شصت شمسی مقصر همه گرفتاریها و کمکاریها شاه سابق که دست نشانده غرب بود و گوش به حرف علما نمیکرد، تا اواخر سالهای هفتاد مقصر صدام و تحمیل جنگ به ایران که آمریکا و همدستانش و شرق و غرب هم نقشی ایفا میکردند، تا اواسط سالهای هشتاد مقصر مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، و تا سالهای نود مقصر سیدمحمد خاتمی و فتنهگران و بعد از آن هم محمود احمدینژاد و دولتش، فعلا تا چهارسال دیگر هم هرچه ضعف و بدبختی و بیچارگی است مقصرش شیخ دیپلمات حسن روحانی و مدیرانش معرفی میشوند. گرچه در همه این سالها و گرفتاریهای مردم ردپای دشمن هم میتوان دید ولو پنچری اتوبوس خط واحد و تخم نگذاشتن مرغهای ننه غلوم حتی خشکسالی و سیل اخیر!
البته اگر از طرفداران دولتها و رسانههایشان بپرسید مقصر کیست؟ میگویند: مقصر دولتهاشان نبودند بلکه تقصیر گردن عدهای هست که (نگذاشتند) برنامههای دولت محبوبشان اجرا شود! و البته شرکت دشمن و دیگران را نباید نادیده گرفت. بعد خان دایی فکری کردند و گفتند ولی داییجان فکر کنم چهار سال دیگر خوب شود چون به آنها که اشاره میشد میگفتند اینها (نمیگذارند) حالا ناچارند که (بگذارند) بشود زیرا پلی پشت سر و دروازهای پیش روی ندارند!
خوانندگان عزیز! بنده که دیرفهم خدادادی هستم و خاندایی هم که عادت دارند فیلسوفانه حرف بزنند و مقصران را بر حسب سال و دولتها تقسیم میکنند شما متوجه شدید مقصر کی بوده؟ البته بعد از دشمن!!
زباندراز