سعید مدنی: در میان متفکران نواندیش شاید هیچکس به اندازه دکتر علی شریعتی در تبیین ارتجاع مذهبی بحث نکرده و هیچکس به اندازه آیتا… طالقانی نسبت به آن تاکید و هشدار نداده است.
به گزارش خبرنگار جماران، میزگردی به مناسبت چهلمین سال فقدان آیتا… طالقانی در کانون توحید تهران برگزار شد که سعید مدنی پژوهشگر حوزه اجتماعی، محمدمهدی جعفری قرآن پژوه، محمدتقی فاضل میبدی استاد حوزه، حسین رفیعی استاد بازنشسته دانشگاه تهران و احمد موثقی گیلانی عضو هیات علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران در آن سخن گفتند که نظر خوانندگان آیینه یزد به بخشهایی از مباحث این میزگرد جلب میگردد:
سعید مدنی در ابتدای این میزگرد طی سخنانی گفت: در میان متفکران نواندیش شاید هیچکس به اندازه دکتر شریعتی در تبیین ارتجاع مذهبی بحث نکرده و هیچکس به اندازه آیتا… طالقانی نسبت به آن تاکید و هشدار نداده است.
این پژوهشگر حوزه اجتماعی از حسین رفیعی پرسید اگر اینها ارتجاع مذهبی نیست پس چیست؟ چرا آیتا… طالقانی 40 سال قبل نگران قدرت گرفتن ارتجاع مذهبی بود و دائم در این زمینه هشدار میداد؟
حسین رفیعی استاد پیشین دانشگاه تهران گفت: ابتدا میخواهم اشارهای کوتاه به شرایط خانوادگی آیتا… طالقانی داشته باشم که به بحث ما مربوط میشود. پدر ایشان آقا سیدابوالحسن بعد از 14 سال که از نجف برمیگردد با خودش یک تکنیک خدماتی هم میآورد و آن ساعتسازی است. در بیوگرافی ایشان هم موجود است که او هرگز از وجوهات شرعی استفاده نمیکرد و امرار معاشش با همان ساعتسازی بود. وی افزود: نکته دوم از شرایط خانوادگی آیتا… طالقانی این است که پدر ایشان با عدهای از بزرگان آن زمان از جمله پدر آقای مهندس بازرگان یعنی حاج عباس قلی بازرگان محفلی علمی داشتند که در آن محفل با رهبران مذاهب کلیمی، مسیحی و بهایی بحث و احتجاج میکردند. این دو نمونه از شرایط خانوادگی آقای طالقانی را گفتم تا بدانید ایشان در چه خانوادهای بزرگ شده و از تربیت پدرش چه به ارث برده است. متاسفانه هیچگاه خاطرات آقای طالقانی به طور کامل ثبت و ضبط نشده و ایشان با مرگ زودرسی که داشتند ما را از بسیاری خاطرات خود محروم کردند.
این استاد سابق دانشگاه ادامه داد: آیتا… طالقانی در سال 1325 در مجله «آیین اسلام» نوشته است: «من خود سالها به مرحوم آیتا… حاج عبدالکریم حائری یزدی (بنیانگذار حوزه علمیه قم) نزدیک بودم و با اخلاق بزرگ این مرد آشنایی داشتم و میدیدم چگونه اطرافیان او را مختنق کردهاند. به نحوی که وقتی میخواست سخنی برخلاف میل این طفیلیها بگوید! با حال اضطرار به اطراف خود نگاه میکرد». وی با اشاره به بخشی دیگر از اظهارات آیتا… طالقانی گفت: ایشان در جایی دیگر میگوید از آنجا که درس فلسفه و تفسیر منحرفکننده و کفرآمیز شمرده میشد، کمتر مدرس و طلبهای جرات داشت که وارد این درس و بحث شود. ما به طور خصوصی در جلسات درس و تفسیر مرحوم شیخ محمدتقی اشراقی و حکمت و فلسفه میرزا خلیل کمرهای که هر دو از روشنفکران حوزه بودند، شرکت میکردیم.
رفیعی اظهار داشت: اشخاصی نظیر حاج علی حجتی کرمانی میگفتند، «ما جرات نمیکردیم با آقای طالقانی و مهندس بازرگان دیدار کنیم. بلکه به طور مخفیانه و بدون اطلاع دوستان حوزوی با آیتا… طالقانی رفت و آمد داشتیم. بعد از فوت آیتا… کاشانی روابطمان صمیمیتر شد. از جو حاکم بر حوزه به هیچوجه راضی نبودیم، آقای سیدهادی خسروشاهی یک روزنامه میخریدند و آهسته زیر عبایشان میگذاشتند تا کسی متوجه نشود. مجبور بودیم با مسجد هدایت مخفیانه تماس داشته باشیم. اگر بزرگان قم میفهمیدند که با آقای طالقانی و مهندس بازرگان ارتباط داریم، ممکن بود زندگی کردن در حوزه برایمان دشوارتر شود.»
وی ادامه داد: خود آقای طالقانی در سال 1334 که مقدمهای بر «تنبیهالامه و تنزیهالمله» نوشته، میگوید: «نظر اساسی اسلام از چشم خودی و بیگانه مستور ماند و آنچه در کتابها از آن بحث میشود تنها از نظر کلامی و کشاکش مذهبی است ولی از جنبه عملی، نظر و نقشه روشنی درست نمیتوان یافت. سخن از تنظیم قانون و نظام نامه یا به تعبیر دیگر مشروطیت پیش آمد. در اینجا بود که به اصطلاح مولف بزرگوار ملاکاظم خراسانی شعبه استبداد دینی به کارشکنی و اشکال تراشی از طریق دین برخاست. آنهایی که امروز مانند آغاز مشروطیت به آن بدبینند چه چیزی میخواهند؟ نه امروز جواب روشنی دارند و نه آن روز داشتهاند. از جهت ضعف تشخیص و جمود به تقلید هر قدیمی را دین میپندارند و هر جدیدی را مخالف با آن». در این ماجرا آقای طالقانی در موارد متعدد هشدار میدهد. رفیعی اظهار کرد: از آنجا که وقت کم است میخواهم به گفت و گوی مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با آیتا… سیستانی اشاره کنم که در سال 90 منتشر شد.
مدیر محترم این روزنامه در آن گفت و گو مطرح کرده که ایران گرفتار خرافات است ولی آیتا… سیستانی در پاسخ میگویند «شما خودتان این وضع را به وجود آوردید. هی گفتید آقای بهاءالدینی اینطور است آنطور است. هی کرامات گفتید. من خودم در قم بودم و این چیزها را میدانم و اینجا هم که هستم کتابهای زیادی میخوانم. معتقدم شما خودتان کشور را به روزی انداختید که این گرفتاریها پیش آمد.» مدیر روزنامه میپرسد؟ مداحها؟ ایشان در پاسخ میگویند آنها هم کارهای شما اینطور کرده است. وی ادامه داد: مدیر روزنامه به آیتا… سیستانی میگوید: انتظار ما از شما این است که موضعگیری کرده و به ما کمک کنید. ایشان میگوید با اینکه اینها را میداند اما بنای دخالت در ایران را ندارد. این مهندسی شده و سرمهندس هم دارد و من نباید دخالت کنم. مدیرمسئول جمهوری اسلامی میگوید: منظورم این نیست که در مسائل حکومتی دخالت کنید ولی در امور اعتقادی اظهارنظر موثر بفرمایید. اعتقادات مردم در خطر است و برای حفظ دین و اعتقادات ورود شما لازم است.
چهل سال پس از طالقانی وضعیت ارتجاع مذهبی چگونه است؟
فاضل میبدی گفت: پیش از پاسخ به این سوال میخواهم درباره استبداد دینی صحبتی داشته باشم. مرحوم کواکبی کتابی نوشته تحت عنوان «طبایع الاستبداد» و تقسیمبندی استبداد به دو استبداد سیاسی و دینی از آن مرحوم برجای مانده است. مرحوم آیتا… طالقانی این واژه را وام گرفته و روی آن مفصل بحث کرده است. ایشان حدود 70 سال پیش کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله» مرحوم نائینی را زنده کرد. زیرا آن تنها کتابی بود که از پایگاه دینی در دفاع از مشروطیت و علیه حکومت مطلقه نوشته شده بود. آیتا… طالقانی مقدمهای بسیار زیبا برای آن کتاب نوشت. فکر میکنم تمام دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و مذهبی مرحوم آیتا… طالقانی در مقدمه آن کتاب گفته شده است.
وی افزود: آیتا… طالقانی در آن مقدمه استبداد دینی را در قالب سه مسألهی «نتایج و آثار استبداد دینی»، «عوامل به وجودآورنده آن» و «راههای چگونگی از بین بردن آن» مطرح کرده است. این سه مساله بسیار اساسی و مهمی است که مرحوم آیتا… طالقانی به آنها میپردازد. مرحوم کواکبی میگوید: «نویسندگان اروپایی که دوره استبداد مذهبی را طی کرده بودند (قرون وسطا و حاکمیت کلیسا) بر این باورند که استبداد سیاسی از استبداد دینی برمیخیزد و گروهی اندک از آنها میگویند اگر استبداد دینی مولد استبداد سیاسی نباشد دست کم با هم برادر و همسر بوده و به هم نیازمند میباشند و هر کدام را در خوار گرداندن مردم یاری میرسانند زیرا اولی بر دلها و دومی بر پیکرها حکومت میکند».
فاضل میبدی در ادامه گفت: از نظر مرحوم آیتا… طالقانی بارزترین اثر شوم استبداد دینی در سه چیز است. نخست اینکه اموال و سرمایههای عمومی را برای تامین قدرت و پیشرفت شهوات فردی و جمعی مصرف میکند و دست به دست کسان خود میگرداند و به مردم بخور و نمیر میدهد آنهم در برابر هزاران ستایش و کرنش. دوم، دین را با امیال و هوسهای خود تطبیق مینمایند و چیزی به نام دین در دین داخل میسازند و مردم را از اصول و مبانی دین که معارض با قدرتهای بیحد است منصرف میسازد. سومین چیزی که نتیجه شوم استبداد دینی است این است که عقول و افکار را تحت فشار میگذارد و از بروز و رشد استعدادها و بیداری مردم جلوگیری میکند.
چرا آیتا… طالقانی که خود مرد دینی بودند اینگونه نسبت به استبداد دینی هشدار میدادند؟
میبدی در پاسخ به این سوال گفت: مرحوم آیتا… طالقانی سالها در حوزهها زندگی کرده و افکار پارهای از متولیان دین را به خوبی میشناخته است. استبداد رای یک نوع تفکری است که در اندیشه برخی متولیان دین در مسائل سیاسی و اجتماعی مردم وجود دارد. مرحوم آیتا… طالقانی این مسأله را پیشبینی میکرد زیرا ایشان فردی با ذکاوت و با هوش بالا بودند و میدانستند که این تفکر که در مسائل شخصی میگوید هرچه من گفتم، اگر در مسائل سیاسی هم چنین بگوید، بسیار خطرناک است و ایشان احتمال چنین مسألهای را میدادند.