لذا زباندراز معتقد است این مسئول همیشه حاضر بر سر سفره و پست علاوه بر فضایل فوق چشم بصیرت هم دارند زیرا تورم بیش از چهل درصدی چند دههای با سقوط ارزش ریال و گرانی ارزاق و پوشاک و مسکن که صد البته تحریمها و دولتهای اخیر مسبب آن بودهاند…
زبان دراز
ستون زبان دراز هفته نامه آیینه یزد
اما در این دوران ناخوشی! گویا دور دور زدن ادامه دارد عدهای مشغول دور زدن تحریمها، عدهای مشغول دور زدن فیلتر دنیای مجازی تلگرام و واتساپ و اینستاگرام، گروهی در حال دور زدن واقعیتهای موجود و دور زدن کوچه علیچپ صداوسیما هستند و عدهای در حال دور زدن مرغی هستند…
حالا پدر و مادر و برادر راه افتادند برای اثبات انقلابی و جهادی بودن گیر سه پیچ به اینترنت داده همه بدبختیها از گرانی تا چپاول مال ملت تا بدحجابی و اختلاس را گردن اینترنت و دنیای مجازی انداختند راهحل هم رونق کارشان شکستن شیشه خانههای مردم آخ ببخشید منظورم…
درحالی که گونهها ترگونه و بغض در گلو جا خوش کرده دیدن چهره خونین، دستبند به دست و خاککشان شاخههای نورسته میهن که با چشم و تنی آماج ساچمه راهی بازداشتگاهاند از یک سو و همچنین دیدن رخ مضروب و تن خسته بعضی از مدافعان حرم امنیت از سوی دیگر…
آنگونه که راویان اخبار و طوطیان شرشکن شیرین گفتار آوردهاند جایگزینی کشت «پشم به جای پنبه» و ساختن چند میلیون مسکن آن هم «رستم» نشان فعلا با وجود حضور کهکشان نوری بر مسند وزیر سابق آموزش و پرورش با آوردن و بستن پیماننامه و قراردادهای متعدد دانشبنیان با طلاب جوان…
یواشکی بگویم محکم سرجایتان بنشینید چون مدیران در وسط میدان در حال گرهگشایی و بعضی درحال موشک درست کردن هستند و تنی چند زبانم لال پاسور بازی میکنند!! البته عدهای هم نه کار بلکه بازدید سرزده با دوربین! شما لیوان آب یخ را سرکشیده چند صلوات بفرستید، مشکل خودش حل…
پسرم اختلاس با دزدی فرق میکند با تعریف جدید اختلاس که (اختلاس کاری عادی و نوعی مشارکت عدهای از خودیها در هزینه کردن درآمدها و اموال دولتی و ملتی بدون اضرار به خود و نیت صادقه میباشد) لذا بعد از این تعریف (مخلص) و (مختلس) فقط چند حرف تفاوت دارد…
گفتم: (برتاس) چیست؟ گفتند: همان پیماننامه لعنتی که ظریف امضا کرده بود و کلمه گناهآلود جام که اسباب مجالس لهو است در آن به کار برده شده بود. با خنده گفتم: حرف شما درست. میگویید نمیخواستند برجام باشد باید اسمش را برکاسه میگذاشتند. گفتند: از امیر (وزیر خارجه) پرسیدم نظرشان…
قصه واقعی بود و از قدیمیها شنیده بودم بیادبیش را از زباندراز ببخشید قصدم این بود که بگویم هر چیزی حکمتی دارد که در حد عقل و هوشمان میفهمیم بیجهت ایراد نگیرید مثلا من زباندراز حالا فهمیدم: همین زیرگذرها که نق میزدید و کم تاثیر در حل مشکل ترافیک میدانستید…
مرحوم پدر با نگاه سریع از حاضران سان دید و سری از روی تاسف تکان داده و گفتند: بیا کار واجب دارم دستی روی شانهام زده گفتند: روز مبادا کدام یک از این عده میتوانند دست به جیب شده کمکت کنند همه اینها که گرداگردت هستند آیا به جز دعوا…