لذا آن قول ما در موقع صلح بود نه حالا که جنگ تمام عیار را شروع کرده‌ایم! سپس رو به ندیم حضور کردند و گفتند میرزا جهانگیرخان ما کجاست؟ ظریف‌السلطنه ما چه شد؟ وزیرک جوان ما چه می‌کند؟ بانوی کابینه ما چه می‌گوید؟
زبان دراز
ستون زبان دراز هفته نامه آیینه یزد
ضمناً دستور داده بودند که بر روی شیشه مغازه بنویسند: پنبه آغشته به گل بنفشه با نصب رایگان در محل مناسب، دایی جان که از این ظاهرسازی و فرصت‌طلبی عصبانی شده بود، فریاد زد حاجی! خجالت بکش این مساله علمی و درمانی و به سلامت مردم وابسته است لطفاً سیاسی…
فقط زبان‌دراز حقیر سراپا تقصیر نگران ستون فقرات آن عزیزان مخصوصاً صنف شریف بعضی از مدیران ابن‌الوقت هست که تا دیروز به خاطر دیسک کمر از صندلی‌شان تکان نمی‌خوردند و بعضی از آنان سعی داشتند با کاندیداها روبرو نشوند تا مبادا بگویند از فلانی طرفداری کرده است ولی الان بر…
پدرجان چند کیلو نماز خواندید؟ گفتم عزیزم واحد شمارش نماز رکعت است نه کیلو. گفت: پدرجان شما همیشه دو قرن از زمان عقب هستید الان از رادیو شنیدم که بزرگواری گفته وزن نماز شب آقایان از وزن مدعیان بیشتر است. خدایا یا مرا به روز کن یا این بچه را…
دولتی‌ها هر وقت تصمیم اشتباهی می‌گیرند یا می‌خواهند چیزی را گران کنند می‌گویند مردم عزیز ایران، تلویزیون و رادیوهای خودی و بیگانه وقتی می‌خواهند صدتا دروغ خورد ما بدهند با لبخند می‌گویند:شنوندگان یا بینندگان عزیز! ادارات آب و برق و گاز اطلاعیه می‌دهند، مشترک عزیز آخرین اخطار ظرف 24 ساعت…
دایی جان هم که با عملکرد لیست امید در مجلس نه در غربت دلش شاد و نه رویی در وطن داشت گفت: اتفاقاً با فشار و عملکرد و کارشکنی‌های شما کاملا درست فرمودند منظور ریاست محترم جمهور این بوده که اینقدر زخم مردم زیاد شده که باید روی نمک مردم…
در زمان‌های قدیم سحرگاه قبله عالم به قصد شکار کاخ را به مقصد دوشان تپه ترک کردند در مسیر، صبحانه را با خدم و حشم و موکب ملوکانه در مراتع و کنار باغات میرزا سلیم کاشی میل فرمودند و مقرر شد آغا بلال -سرآشپز درب خانه مبارکه- به محض بازگشت…
البته زبان‌دراززاده ناقص‌العقل معتقد است آشیخ حسن معتدل‌الملک شکسته نفسی و تعارف می‌فرمایند که از کل ماجرا بی‌خبرند اما بنده‌زاده چون می‌داند در مثل مناقشه نیست ضمن قیاس ایشان با پدر خودش یعنی این زبان‌دراز سراپا تقصیر اظهار نگرانی کرده که مبادا دچار فراموشی پیش از موعد شده‌اند. مثلا ایشان…
بنده هم که بهتر از ایشان خودم و عملکردم را می‌شناختم به حالت تسلیم دو دست را بالا بردم و خواستم زبان عذرخواهی را به حرکت درآورم ولی همزمان از رادیو شنیدم آشیخ حسن صادق‌الوعد هم که شاید دچار دردسر مشابه زبان‌دراز شده و برای دور زدن سوال‌کنندگان که دایم…
مانند دوران گذشته آن شوهری که نه نفقه می‌داد و نه خرجی، فقط سالی یک‌بار نوروز تا نوروز زن و بچه‌هاش را با چوب می‌زد. همسایگان می‌گفتند با این وضع دیگه چرا کتکشان می‌زنی گفت: یادشان نرود بابا و شوهر هم دارند. آیا بازدیدکنندگان توجیه شده‌اند که ایراد نگیرند و…